Game News | گیم نیوز
All Things About Games!

نقد بازی This War of Mine؛ خاکستریِ بی‌رحم!

2

بازی‌های زیادی هستند که با هزینه‌های هنگفتی توسط بزرگترین ناشران این صنعت ساخته و روانه‌ی بازار می‌شوند اما هر سال با استفاده از همان فرمول نسخه‌ی قبلی و اضافه کردن چند محتوای بی‌ربط به زور کلی اسم و رسم و تبلیغاتِ پشتشان جیب مخاطبینشان را خالی می‌کنند در عین این که شاید هیچ ایده و جذابیتی هم در پس‌زمینه‌ی داستان نباشد که به آن دل خوش کنیم.

This War of Mine یکی از متفاوت‌ترین بازی‌هایی است که با استفاده از المان‌های ژانر استراتژیک و جنگی توانسته در میان بسیاری بازی ایندی گلیم خودش را از آب بیرون بکشد و حرفی برای گفتن داشته باشد. این بازی از همان دست عناوینی است که شاید هر چند سال یک‌بار یکی از آن‌ها را ببینیم که هدفش خیلی والاتر از سرگرم کردن چند ساعته‌ی مخاطبش باشد.

استودیوی 11 بیت (11bit Studios) سازنده‌ی لهستانی عنوان This War of Mine است که با استفاده از سری مستندات یک جنگ نامشخص و محاصره‌ی چهار ساله‌ی مردم شهر سارایوو پایتخت کشور بوسنی و هرزگوین که به عنوان Siege of Sarajevo نیز معروف است دست به ساخت بازی زده و در این میان از عناصر و فضاسازی‌های گوتیک و نوآر هم استفاده کرده تا بتواند حسِ هم‌دردی با مردم و کارکترهای بازی را بیشتر کند.

معرفی و ابراز حس و حال کارکترهای بازی نیازی به منوهای پیچ در پیج ندارد؛ همین تصویر ساده خودش کفایت می‌کند و تاثیرگذاری‌اش بسیار بیشتر است.
معرفی و ابراز حس و حال کارکترهای بازی نیازی به منوهای پیچ در پیج ندارد؛ همین تصویر ساده خودش کفایت می‌کند و تاثیرگذاری‌اش بسیار بیشتر است.

سبک بازی اکشن ادونچر است که البته با تلفیق فضای بقا و جنگ‌زده‌ی شهر سارایوو و عناصر استراتژیک در آن عنوانی کم‌نظیر خلق می‌شود که نمونه‌اش را مطمئنا در هیچ بازی دیگری ندیده‌اید. بازیکنکنترل گروهی از بازماندگان شهر را در دست می‌گیرد و باید برای ان‌ها سرپناهی برای در امان ماندن از گزند دشمن و خطرات خارجی دست و پا کند. هدف اصلی بازی این است که در این میان به کمک ابزار و مصالحی که در محیط اطراف پیدا می‌شود به هدف اصلی یعنی حفاظت از بازماندگان برسید. این ابزار و مصالح را می‌توان با کنترل کردن کارکترهایی که داخل محیط بازی می‌بینید پیدا کنید که اکثرا هم مردم بی‌گناهی هستند که نه پیشینه‌ی نظامی دارند و نه نقشی در محاصره‌ی شهر بلکه جان بر کف به این در و ان در می‌زنند تا به سرنوشت شومی که در بازی به وفور می‌بینید و ان «مرگ بی‌ارزش» است دچار نشوند.

در این میان وظیفه‌ی بازیکن این است که علاوه بر پیدا کردن سرپناه برای این بازماندگان آن‌ها را سامان‌دهی کند و به وضعیت سلامت، خوراک و بحث سلامت روحی آن‌ها رسیدگی کند تا یک دوره‌ی کامل که به صورت رندوم زمان‌بندی می‌شود به اتمام برسد.

در طول روز تک تیراندازهای دشمن از مبادرت و فعالیت افراد تحت نظر شما در فضای خارجی ممانعت می‌کنند و به موجب آن بازیکن را مجبور به ساخت ابزار با استفاده از وسایل جمع شده می‌کنند تا با استفاده از آن‌ها نیازهایی نظیر خوراک و سرپناه و این قبیل موارد به روال عادی خود از سر گرفته شوند. منتهی شب هنگام این فرصت به افراد داده می‌شود تا به بیرون از سرپناه رفته و مناطق اطراف را برای یافتن ابزار و مصالح کاوش کنند.

نمایی از سرپناه و کارکترهایی که هر کدام داستانی پشت بندِ این ظاهر خاکستری‌شان دارند. مدیریت کردن خواب و خوراک این افراد لذتی وصف نشدنی دارد!
نمایی از سرپناه و کارکترهایی که هر کدام داستانی پشت بندِ این ظاهر خاکستری‌شان دارند. مدیریت کردن خواب و خوراک این افراد لذتی وصف نشدنی دارد!

در جریان این کاوش کاراکتری که توسط بازیکن کنترل می‌شود این فرصت را دارد تا بنا به صلاح‌دید خودش از جنگ افراد با نظامیان جلوگیری کند، دزدی کند، بکشد و یا این که به یک مستمند کمی غذا یا قرص بدهد. همه‌ی این‌ها با فضاسازی‌های خاصی در This War of Mine همراه است که همان‌طور که اشاره شد تم خاصی به بازی می‌دهند. هم‌چنین این قابلیت برای بازیکن وجود دارد تا در صورت پیدا کردن رادیو از اخبار و حواشی بیرون و شهر مثلا وضعیت هوا و بارندگی‌ها یا شورش و قتل‌های انجام شده آگاهی پیدا کند تا در مراحل و ماموریت‌های پیش روی‌اش اطلاعات بیشتری داشته باشد.

سیستم مبادله و تقویت روحیه‌ی افراد البته به این سادگی که فکر می‌کنید نیست. وقتی شخص مبادله‌گر در خانه را می‌زند کاری ندارد که چند نفر در این سرپناه گرسنه هستند و شما هیچ پول و جنس با ارزشی برای پرداخت ندارید چرا که توتون و تنباکویی که دیشب در فلان جای شهر پیدا کرده‌اید برای او ارزشی ندارد، این که در آستانه‌ی مرگ هستی یا چندی از افرادت از فرط فشار روحی فکر خودکشی در سرشان دارند اصلا برای او مهم نیست و همین باعث شده تا با انتخاب‌های جدی و رئال‌تری در طول بازی روبرو باشیم. شاید بازی را از این نظر بتوان بسیار شبیه به عنوان تحسین شده‌ی Papers Please! دانست که سال گذشته جوایز بسیاری را از نظر سبک روایت داستان دریافت کرد.

شب‌ها زمان خوبی برای بیرون آمدن از سرپناه و پیدا کردن ابزار آلات و مواد مورد نیاز برای زندگی هستند. گاهی هم آیتم‌هایی در این میان پیدا می‌کنید که باور کردن و درکش سخت سخت است.
شب‌ها زمان خوبی برای بیرون آمدن از سرپناه و پیدا کردن ابزار آلات و مواد مورد نیاز برای زندگی هستند. گاهی هم آیتم‌هایی در این میان پیدا می‌کنید که باور کردن و درکش سخت سخت است.

حس‌هایی مثل ساخت فیلتری برای تصفیه کردن آب باران، پیدا کردن روزنامه‌ای در گوشه‌ی یک خرابه، دزدیدن سیگار برای بالابردن روحیه، دوختن پارچه‌ی صندلی، تعمیر مهتابی و مبادله‌ی کالا با قهوه همگی از جمله مواردی هستند که برای درک کردن هر چه بهتر آن‌ها فقط باید یک بار هم که شده پای این بازی بنشینید و از فضاسازیِ خاص ان لذت ببرید چرا که در بازی‌هایی با ادعای داشتن فضای سایبرپانک و امثالهم هم نمونه‌ای این چنینی مثل This War of Mine پیدا نمی‌کنید.

This War of Mine یکی از بهترین بازی‌های سال از نظر اتمسفر گیرا و فضاسازی خاصی است که تیم سازنده توانسته به خوبی از آن بهره ببرد و داستانی را از دل طولانی‌ترین محاصره‌ی تاریخ نوین بیرون بکشد. مهم‌ترین نکته‌ی بازی این است که از همان لحظه‌ای که کلید Start را می‌زنید و منوهای تو در توی بازی جای خودشان را به دنیای خاکستریِ بازی می‌دهند جای پای سازنده روی گلوی مخاطبش سنگینی می‌کند و تا جایی ادامه پیدا می‌کند که احساس خفگی کم کم حس می‌شود چون جای هیچ پایان خوشی در آن نیست…

2 نظر برای این مطلب
  1. سجاد سعیدی می‌گوید

    جدا از بحث تعریف از قلمت مسعود جان به شدت مجابم کردی این بازیو انجام بدم !
    مرسی از نقدت

  2. سینا می‌گوید

    اصلا بازیش رحم نداره! ولی بسیار خوش ساخته

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.