نقد شمارهی ۹ مرد عنکبوتی شگفتانگیز – آرک «جهان عنکبوتی» قسمت اول
کلیشهای مخفی
سری کمیکهای “مرد عنکبوتی” مدت زیادی است که به قلم “دن اسلات” به رشتهی تحریر در میآید. حتی در دورهای که پیتر پارکر وجود خارجی نداشت و جایگاه او توسط “دکتر اختاپوس” سلب شده بود.
اما اسلات گویی که گوشش بدهکار حرف طرفداران نیست و هرچه که میخواهد با این شخصیت میکند. از طلوع تا سقوطش را تغییر میدهد و یک چاشنی عاشقانه در “گناه اصلی” به آن اضافه کرده که باب میل خیلیها نیست. انگار که پختگی پیتر پارکر جوان مدتی است که جا داده به “تین ایجر” (نوجوانی کردن و کارهای نوجوانی) بودن این کاراکتر و گشتن با شخصیت مونثی به نام “سیلک”. اما نقد فوق در باب قسمت اول “جهان عنکبوتی” است و علاقهای به دوباره گفتن از بدبیاریهای دن اسلات ندارم. او مدتی است که قهرمان مورد علاقهی همه را نابود کرده است اما دیگر آب از سر طرفداران گذشته.
تو هر چه میخواهی بکش ، اما من هنوز شاکیم از آن پیتر کشتنت
دن اسلات ید طولایی در کشتن “پیتر پارکر” دارد! همانطور که در شماره 31 “مرد عنکبوتی” برتر خوانده شد، خاندانی به نام “وارثین” قصد دارند تا تمامی موجودات عنکبوتی را به نوعی بکشند و نوش جان کنند. یکی از همین وارثین “مورلان” نام دارد. مورلان یک شخصیت خبیث به اصطلاح شکست ناپذیر است که به قول معروف همانند خاندان خود “عمر نوح” دارد!
مورلان دو بار توسط پیتر شکست داده شده و او از باب این ترس فعلا پایش را به دنیای اصلی مارول یعنی “زمین 616” نمیگذارد. اولین ضعف در داستان اولیهی “جهان عنکبوتی” را میتوان در شخصیتهای خبیث آن دید. مورلان در اولین حضورش در داستان معروف “Coming Home” شخصیتی بود که قدرت خالص از دستانش موج میزد و برای ادامهی حیات خود باید میکشت! نه صحبتی از خاندانی بود و نه موجود عنکبوتی. آن علتی که موجب نزاع وارث و عنکبوت شد مسئولیت پیتر در قبال مردم شهر و قدرت خویش بود. مورلان در آن داستان مثل “کنت دراکولا” نبود که تشنهی خون مرد عنبکوتی باشد. ضعف در این موضوع موج میزند و دن اسلات باز دوباره موارد از پیش تعریف شدهی خوبرا بیهوده تغییر داد!
این داستان با یک غافلگیری کوچک (که اگر بتوان آن را غافلگیری نامید) آغاز میشود. پیتر پارکر توسط تماس “جی جونا جیمسون” بیدار میشود و طبق معمول باید برود و از خبیثی که ایجاد رعب و وحشت کرده عکاسی کند و مرد عنکبوتی نیز به موقع سر برسد! اما پیتر غافلگیر شده و مورلان را مییابد که او را یک لقمهی چپ میکند. بعد میفهمیم که آن پیتر دنیای اصلی نبوده و اسلات میخواسته که کمی با طرفداران دو آتیشه شوخی کند. (همانند شوخی بزرگی که او در شماره 700 مرد عنکبوتی شگفت انگیز کرد و دو سال است که زخمش از دل هواداران نرفته است.)
بعد از آن خاندان مورلان دیده میشود، وارثینی که به اصطلاح جزو اشراف قرار میگیرند، اشرافی که به وقت گرسنگی وحشیتر از نژاد “بول داگ” میشوند! (کلیشهی دیگر، کنت دراکولا شوالیه و اشراف زادهای بود که وقتی خون آشام شد این اشرافیت را کنار خوی حیوانی خود حفظ کرد.)
آیا کافی نیست؟ مخاطب میخواهد هیجان زده شود نه اینکه قصهی تاریخی بخوانند یا اگر هم تاریخی بخواهند بخوانند لازم نیست “دراکولای برام استوکر عنکبوتی اثری از دن اسلات” را بخوانند. هرچند قصه و پیکرهی آن ایدهی بکری است اما پیاده سازی آن در قسمت اول به طرز دشواری انجام گرفته و انگار به زور در پانلها چپانده شده است.
پیتر بعد از یک خواب طولانی با “سیلک” مواجه میشود و بعد از این ملاقات کوچک هر دو به آسمانهای نیویورک در حال تاب خوردن هستند که ناگهان شوکه میشوند! مردان و زنان عنکبوتی مختلف از زمینهای مختلف وارد نیویورک دنیای اصلی مارول شدهاند و حال به پیتر در حال هشدار دادن از “وارثین” هستند.
این یک امر جالب است که تمام عنکبوتیهای دنیای مختلف به پیتر هشدار داده و همزمان خواهان رهبری توسط او هستند. خوشبختانه این موضوع طبیعی به نظر میرسد و پیتر بخاطر تجربهی سلاخی کردن “مورلان” رهبری آنها را باید بر عهده بگیرد اما نقشه کشیدن در دنیای اصلی خطرناک است و آنها همگی به زمین 13 و پارک مرکزی نقل مکان میکنند، جایی که از دیدگاه عنکبوتها “منطقه امن” است. (در نقد شمارهی بعدی سعی میشود تعدادی از شخصیتهای کلیدی این داستان معرفی شوند زیرا جنگ واقعی از آن شماره شروع شده و همینطور آشنایی اولیه بهتر صورت میگیرد)
اما وارثین میدانند که سه موجود عنکبوتی دیگر به غیر از پیتر پارکر اصلی قدرت نابودی آنها را دارند. اولی ملقب است به “عروس عنکبوتی” که همان “سیلک” است، دومی “اون یکی” نزد وارثین نام دارد و کسی نیست جز “کین پارکر” کلون پیتر و یا همان “اسکارلت اسپایدر” و سومی که “فرزند” نامی است نا معلوم و احتمال میرود فرزند پیتر و مری جین باشد. (این که در چه دنیایی است حسابش با شماست هرچند طی شماره 11 هویت فرزند مشخص شده است اما برای اسپویل نکردن آن در این نقد بیان نمیشود.)
از داستان جدا شویم به بخش طراحی شماره 9 میرسیم. “اولیور کویپل” طراح و جایگزین بسیار بهتری نسبت به “هومبرتو راموس” است. در واقع قصد نقد کردن کار راموس را ندارم و اگر خود طراح بودم اجازهی چنین نقدی به خود میدادم اما کارهای راموس گنجایش مرد عنکبوتی و شخصیتهای آن را ندارد و 30 شمارهی مرد عنکبوتی برتر به دست او به نابودی کشیده شده است. کوپیل در پانل چینی و تفاوت ظاهری میان پیتر پارکرهای دنیاهای مختلف به خوبی عمل کرده و توانسته از لحاظ قیافه میان عنکبوتیها ساختار چهرهای مختلفی خلق کند. در طراحی پانلها و چیدن آنها به خوبی عمل کرده و آن را یکی از نقاط قوت این کامیک میدانم.
کافی است به غافلگیری ضربهی خوک عنکبوتی دقت کنید و سپس چهرهی تعجب زدهی پیتر در گوشهی آن پانل!
در هر حال قسمت اول “جهان عنکبوتی” چیز بخصوصی نیست و مقدمه چینی آغاز یک جنگ را نشان میدهد جنگی که شاید اسلات تا آخر آن تمامی مردان و زنان عنکبوتی را بکشد تا فقط یک مرد عنکبوتی باقی بماند، یک مرد عنکبوتی “برتر”!
بعد از قسمت اصلی داستان وارد دنیای وارثین میشویم و نیم نگاهی خواهیم داشت به “سولوس” پدر مورلان و دیگر برادران و خواهران او. کسی که خود را اولین وارث هستی مینامد و بعد از آن یک مرد عنبکوتی بدبخت را نوش جان میکند.
پیشنهاد نویسنده در باب این کمیک: به طرفداران مرد عنکبوتی به شدت پیشنهاد میشود و داستان بسیار خوبی است اما اگر انتظارتان بالا است دلتان را صابون نزنید که ناامید میشوید.
ضمنا شما از این لینک میتوانید این کامیک را دانلود کنید.