یادداشت پیتر تراورس بر «اسنایپر آمریکایی»، جدیدترین ساختهی کلینت ایستوود
این فیلم ضربهای است که باعث میشود تا کلینت ایستوود را در جایگاه قبلیاش ببینید. “پسران جرسی” داشت او را در زمره ی بد های 2014 قرار میداد، اما ایستوود در 84 سالگی آتشش دوباره روشن شده و با انگیزهی بسیار استعدادش را در “اسنایپر آمریکایی” نشان میدهد. با مشخص کردن آشوب، تراژدیکوار زندگی کوتاه فرمانده ی نیروی دریایی کریس کایل(بردلی کوپر)، مرگبارترین اسنایپر در تاریخ نظامی آمریکا (160 کشته در چهار سفرش در عراق)را نشان میدهد. ایستوود ما را به آهستگی پرتاب میکند در جنگی که وجدان با غریضه ی قاتلان جنگ میکند. این سرزمینِ “گنجه ی رنج” است. اما ایستود، که بر روی فیلمنامه ی جیسون هال که از روی خاطرات کایل نوشته شده کار میکند، ترکیب میکند غم و انفجار را به روشی که فقط خودش میتواند. به همین دلیل است که فیلمش تکهای از شما را برمیدارد.
او و کوپر، کسی که همه چیزش را به شکلی متحیرانه برای نقشش میگذارد.کوپر برای این نقش 40 پوند به ماهیچه هایش اضافه کرد تا نقش کایل را بازی کند، یک هدف زن خوب اهل تکزاس که شیطان را در دنیا میبیند و سعی میکند دربارهاش کاری کند. برای ایستوود از نابخشوده راه دیگر آسان نیست. فیلم بر روی سقفی در فلوجه آغاز میشود، جایی که کایل منتظر است تا اجازه بگیرد به یک زن عراقی و فرزندش شلیک کند،کسی که ممکن است انتحاری داشته باشد یا خیر. ایستوود بر روی کشمکش پایه گذاری میکند، مخصوصا وقتی که کایل سعی میکند تا قاتلی را کنار بزند، یک تروریست القاعده با قدرت و اسلحه های پیشرفته، اعصاب شما از بین خواهد رفت، هیچ رحمی در کار نیست.
البته به جز بین سفرها که کایل به خونه پیش زنش، تایا (سنا میلر) و بچه اش بر میگردد. این سکانسها حسی سرسری در خود دارند، به این معنی که میخواهند نشان بدهند که احساسات کایل در سنگر، در خانهاش شکل گرفته. نیازی نیست. تمام این درد را در چشمهای بردلی کوپر میشود یافت. در حالتی که همیشه بر روی زنگ خطر است. ایستوود و کوپر به میهن پرستیِ کایل به بهترین شکل ممکن بدون انکار کردن خسارتهایش احترام میگذارند. هدف آنها در دسترسشان است و آنرا هم درست نشانه گرفتهاند.