بررسی فیلم «شبگرد»
دن گیلروی فیلمش را با تیتراژی که در آن وسایل صنعتی و چیزهایی از این قبیل را نشان میدهد، آغاز میکند. چیزهایی از قبیل دستگاه حفاری، دودکشهای یک کارخانه، بزرگراهی که ماشینها از آن رد میشوند و هواپیماهایی که میآیند و میروند، و بعدش کاراکتر اصلی فیلم را نشان میدهد که دارد حصارهای یک زمین صنعتی را میدزدد. فیلم با تیتراژی تمام میشود که در آن یک نمای ثابت از چند آنتن خبری و تلویزیونی را میبینیم که زیر نور یک ماه کامل که دارد آرام آرام جابهجا میشود، همچون گرگی درنده زوزه میکشد و منتظر طعمهی بعدیاش است. همانطور که دیدید، “شبگرد” بیش از اینکه فیلمی بر ضد رسانه باشد، بیانیهای بیرحم بر ضد معضلهای اقتصادی در جامعهی صنعتی آمریکاست.
“شبگرد” داستان جوانی به نام لو بلوم(جیک جیلنهال) است که دنبال کار میگردد. یک شب میبیند که بعد از تصادفی که در خیابان رخ داده، چند نفر میآیند، از آن فیلم میگیرند و به رسانهها میفروشند. او هم دوربینی گیر میآورد و به همین کار ادامه میدهد…
فیلم یک روند نرمال را دنبال میکند، همان اول فیلم سراغ داستانش میرود و وقت تماشاگر را الکی تلف نمیکند و تا اواخر فیلم روند صعودی خود را طی میکند. فیلم دو نقطهی اوج دارد که یکی اواسط فیلم و دیگری اواخر آن است و هر دو به هم مربوط میشوند، بعد از نقطهی اوج آخر، روند فیلم به حالت معمولیاش برمیگردد و فیلم تمام میشود، به همین دلیل “شبگرد” از آن دسته فیلمها نیست که در اوج تمام شود که این به هیچ وجه نقطه ضعفی برای این اثر به حساب نمیآید، البته پایان در اوج هم همیشه مانند “سرآغاز” نولان جواب نمیدهد، گاهی هم مانند قسمت دوم “هابیت” میشود. در کل این یک روند طبیعیست در ساختارهای فیلمامه نویسی و ایرادی به حساب نمیآید.
بازیگران و کاراکترها:
وقتی بازیگری در نقشی که دارد بازی میکند غرق شود، آن موقع است که بهترین بازی را میتواند جلوی دوربین ارائه دهد، جیک جیلنهال را شما در این فیلم نمیبینید چون فردی به اسم لو بلوم بر روی صفحهی نمایش قرار دارد، شما کسی را به اسم جیک جیلنهال را نمیبینید چون او در نقشش حل شده. اسکار با نامزد نکردن او مطمئنا توجه بیشتری را به خود جلب کرده تا نامزد نکردن او، همین کاری که سال قبل برای خواکین فینیکس افتاد. من به جیک اکنون بسیار احترام میگذارم، او از “شاهزادهی پارسی” به خودش آمده و هر فیلم، هم انتخابهایش و هم بازیاش بهتر میشود. به فیلمهای اخیرش نگاه کنید: “پایان نگهبانی”، “زندانیها” و “دشمن”. از اکنون من از جیک جیلنهال میترسم چون گفته دلیل قبول کردن این فیلم نزدیک بودن شخصیت لو به شخصیت خودش بوده! لو بلوم واقعا آدم ترسناکی است، جنون و شوخیهای سیاهش من را یاد کریستین بیل در “روانی آمریکایی” و هوش و خونسردیاش من را یاد کوین اسپیسی در “هفت” میاندازد. شخصیت اصلی ما یک ضد قهرمان در دنیایی است که هیچ قهرمانی وجود ندارد، او یک شخصیت منفی است. قهرمانها همیشگی و ضدقهرمانها نسبیاند، ما درست است که میبینیم چه چیزی او را تبدیل به اینی که الان است کرده و به همین دلیل هم است که با او همدردی میکنیم ولی دیدن جنبهی سیاهش ما را به وحشت میاندازد، دیدن اینکه او همکارش را به این شکل فدای کارش میکند، انسانی که دارد میمیرد را به حال خود رها میکند و یا به جای کمک کردن به مصدومی، او را روی زمین میکشد تا با زاویهی بهتری از او فیلم بگیرد، دزدی میکند و ماشین رقیبش را دستکاری میکند تا تصادف کند، اینها چیزهایی هستند که لو بلوم را تبدیل به یکی از ترسناکترین ضد قهرمانهای تاریخ سینما میکند. بیل پاکسون هم در این فیلم حضور دارد و نقش رقیب را بازی میکند، او از آن بازیگرای دوستداشتنی است. میمیک خاصی در صورتش دارد، وقتی نقش آدمی خوب را بازی میکند، هیچوقت نمیتوانید او را در نقش آدمی بد تصور کنید.
باورش سخت است ولی “شبگرد” با 8میلیون دلار ساخته شده که به هیچ وجه پول زیادی نیست، “شبگرد” فیلم اول دن گیلروی هم است، کسی که کارنامهاش را اینگونه شروع کند قطعا آیندهی درخشانی در انتظارش است. فیلمنامهای که دن گیلروی نوشته، فوق العاده است. او پیشرفت کاراکتر و تغییرهایش را به خوبی و به آرامی نشان میدهد. او حقش نامزدی در بخش کارگردانی اسکار هم بود، نقاط اوج فیلم را با تعلیق فراوان و استادانه کارگردانی کرده، سکانس تعقیب و گریز پایانی نفسگیر و در کنار صحنهی تعقیب و گریز در “یورش2” از بهترینهای سال است، او با بودجهی محدود کاری را کرده که فیلمهای چند صد میلیون دلاریای مانند “سریع و خشمگین” هم به این خوبی نمیتوانند انجام دهند. در هنگام تماشای این سکانس تماشاگر فکر میکند که دارد با سرعت 120 مایل بر ساعت در حالی که به صندلی اش چسبیده، دارد در خیابانهای لس انجلس حرکت میکند و هر لحظه ممکن است ماشینی لهش کند.
حرف آخر: در آخر هم به شباهت این فیلم با “راننده تاکسی” اشاره کنم، نه در پوستر بلکه در خیلی چیزهای دیگر
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت “گیم نیوز” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت گیم نیوز، ممنوع بوده و شامل پیگیرد قانونی می شود.
خیلی نقد بدیه.