در مسیر بدبختی؛نقد و بررسی فیلم استراحت مطلق به بهانه ی اکران
هیچ شکی نیست که عبدالرضا کاهانی یکی از فیلم سازان صاحب سبک سینمای ایران است.یادمان باشد او همان کسی است که “هیچ” و “اسب حیوان نجیبی است” را ساخته است.یکی از مهم ترین فیلم سازان سینمای اخیر ایران.کسی که با فیلم هایش نشان داد استاندارد فیلم سازی را در ایران بلد است.
بعد از کلی حواشی که پیرامون فیلم استراحت مطلق به وجود آمد و حتی فیلم به کاخ جشنواره هم نرسید سینما دوستان مشتاق بودند آخرین فیلم کاهانی را روی پرده ببینند.اما استراحت مطلق قدم رو به عقبی برای او بود.با این حال فیلم مهر و امضای شخصی کاهانی را داشت و از خیلی جهات یکی از نمونه های نسبتا خوب در سینمای یخ رده ی ما بود.اما به نسبت کارنامه خود کاهانی ضعیف ترین.
فیلم ماجرای زن و شوهری است با بازی بابک حمیدیان و ترانه علیدوستی که مدتی است از یکدیگر جدا شده و بابک حمیدیان بعد از ازدواج هم در زندگی ترانه علیدوستی دخالت می کند و مشکلاتی را برای او رقم میزند.زن برای تشکیل زندگی مشترک و جدید و نیاز به درآمد مالی به تهران میرود و به دوستانش رجوع میکند.یعنی خانواده ی رضا عطاران و فریده فرامرزی و هم چنین کارفرمای سابقش در کارخانه ی کاسه توالت سازی با بازی امیر شهاب رضویان.فیلم ماجرای تلاش های بابک حمیدیان برای بازگرداندن ترانه علیدوستی به دامغان-شهر محل زندگیشان-است.
کاهانی در فیلم هایش نشان داده که به جزئیات شخصیت ها و بازی ها کاملن مسلط است.یکی از نکات کلیدی فیلم استفاده از همین المان ها و بازی های ریز و موقعیت هایی است که باعث میشود که آدم ها و دغدغه هایشان برای مخاطب باورپذیرتر شود و تماشاگر را وارد دنیای فیلمش میکند و او را با خود همراه میکند.سکانس ها و پلان های زیادی هستند که در زندگی واقعی نمونه هایشان را زیاد میبینیم و این ها شاید فقط در سینمای کاهانی است که به خوبی نشان داده میشوند.
فیلم های کاهانی و هم چنین این فیلم درباره ی طبقه پایین جامعه است.آدم های بیچاره ای که غرق در دنیای پر از بدبختی هایشان دست و پا میزنند و تلاش های نافرجام آن ها گاهی با اتفاقات تلخی همراه است.کاهانی نشان داده است که به خوبی با با این طبقه آشنا است.اگر در اسب حیوان نجیبی است زمان نصفه شب و فضای خیابان و ماشین یا در فیلم هیچ و بی خود و بی جهت فضای خانه و خانواده و در بیست رستوران را محلی برای دورهمی آدم های بیچاره ی فیلمش انتخاب کرده است این بار در استراحت مطلق فضای شهری را انتخاب میکند و تا حدودی از پس کار بر می آید.
فیلم سکانس ها و صحنه های جذاب کم ندارد.کاهانی موقعیت و فضا را میشناسد,آدم ها را میشناسد و همین باعث خلق این سکانس ها و صحنه های جذاب میشود.مانند علف کشیدن مجید صالحی و بابک حمیدیان در سکانسی از فیلم که به نظرم یکی از بهترین سکانس های فیلم چه از لحاظ بازی و چه از لحاظ درون مایه است یا فوتبال بازی کردن کارگران و یا جر و بحث های لفظی و فیزیکی رضا عطاران و همسرش و…این نمونه ها در سینمای ما کمتر دیده شده است و همین است که میگوییم کاهانی توجه ویژه ای به جزئیات و زندگی طبقات پایین دارد.
یکی دیگر از نقاط قوت فیلم های کاهانی استفاده درست از بازیگر و گرفتن بازی یکدست و خوب از آن هاست.استراحت مطلق هم از این ویژگی برخوردار است.بازی بازیگران بسیار خوب است و یکی از عامل های واقعی بودن فیلم.میتوانم به جرات بگویم تنها فیلمی از مجید صالحی بود که این چنین بازی قدرتمند و هوشمندانه ای میدیدم که نشان میدهد کاهانی چه قدر خوب میتواند از یک بازیگر به این خوبی استفاده کند.امیرشهاب رضویان هم که ما پیش از این نام او را با خانه سینما و فیلم مینای شهر خاموش میشناختیم نشان داد علاوه بر اینکه کارگردان خوبی است بازیگر خوبی هم میتواند باشد.
موسیقی کارن همایون فر هم که همیشه یکی از برگ برنده های کاهانی بوده و هست.موسیقی این فیلم نیز در تمام نماها و سکانس ها خوش ظاهر شده و به خوبی به فضای فیلم کمک کرده است.
اما بزرگترین مشکل فیلم استراحت مطلق این است که از جز به کل نمی رسد.فیلم در همان چند سکانس باقی میماند و به دایره و مرکز بزرگتری نمیرسد.انگار کاهانی به خلق همین سکانس ها و صحنه های جذاب بسنده کرده است و دایره بزرگش که مجموعه ای از همه سکانس هاست را نادیده گرفته است.نتیجه این میشود که فیلم تدوین یکدستی ندارد و از جهان بینی عمیق ترش چیزی نمیفهمیم.اتفاقی که به شکل خیلی بهتر در هیچ و اسب حیوان نجیبی است افتاده بود.
و اما در مورد پایان بندی که مثل اکثر فیلم های امسال و سال قبل سینمای ایران ضعیف بود.انگار کاهانی به عمد دست به مرگ شخصیت اصلی فیلمش می زند و بعد سکانس بعدش که نشان میدهد که هرکس مشغول کار خودش است و یک نفر که تباه میشود.یک پایان تحمیل شده و غیر منطقی که فقط برای این گذاشته شده است که کاهانی با نمای آخرش پیام فیلمش را منتقل کند.اتفاقی که به شکل بدتری برای فیلم رخ دیوانه-دیگر فیلم اکران این روزها-هم افتاده بود.با این تفاوت که در رخ دیوانه پایان فیلم آشکارا شعار داده میشد اما در استراحت مطلق غیر مستقیم و زیرکانه،اماهر دو بی منطق.
خوبی عبدالرضا کاهانی این است که در فیلم هایش خودش را تکرار نمیکند.تفاوت لوکیشن،نوع فیلم برداری،نور،دکوپاژ است که باعث میشود این کارگردان در وادی تکرار قدم نگذارد و با این حال امضای شخصیش را هم پای فیلم هایش داشته باشد.در فصلی از اکران که اکثر فیلم ها در استراحت مطلق به سر میبرند استراحت مطلق میتواند بهترین گزینه برای رفتن به سینما باشد.
یکی از بهترین فیلمهای سالهای اخیر سینمای ایران بود روایت واقعی از جامعه ایران و کج رفتاریهای ناشی از نیازهای مادی وفقر با بازی عالیه حمیدیان وترانه وکارگردانی کاهانی که با فیلم هیچ نشون داد از بهتریناست
نقد خوبی بود،
فیلم خوبی بود،(اگه نخوایم همه چی رو سفید یا سیاه ببینیم)
ولی به درستی بیان شد و موافقم که “ضعیف ترین” کار کاهانی بود،
فیلم نامه ضعیف بود،
بقیه چیزا خوب بودن.
فیلم به نسبت سینمای امروز ایران، یک سر و گردن بالاتر بود
اما به نسبت کارهای قبلی آقای کاهانی، نسبتا ضعیف تر بود
ارزش چندبار دیدن و درگیر کردن فکر دارد!
به دوستانی که اهل سینمای ابزورد هستند پیشنهاد میکنم حتما ببینید!
نقد بسیار خوبی بود آقای عباسی،اما واقعاً نفهمیدم به طور کلی فیلم خوبی بود یا نه؟
به نسبت این روزهای سینمای ایران فیلم خوبی بود، ولی با توجه به کارنامه کاهانی ضعیف،
آیا نمیدونم منظورتونو خوب فهمیدم! ؟
خوب البته با نقد شما به نظر میرسه نقاط قوت فیلم بیشتر از نقاط ضعف فیلم است