Game News | گیم نیوز
All Things About Games!

به سوی آزادی فرار کن؛ نقد فیلم «تیمبوکتو»

1

“تیمبوکتو” داستان غم‌انگیز مردمیست که گرفتار خشونت سرکوب‌گری شده‌اند، فیلمی که پر از نماهای خیره‌کننده‌ی بصری است همچون لانگ‌شاتی شاهکار که از رودخانه نشان داده می‌شود، رودخانه‌ای در دوطرفش آمادئوِ ماهیگیر و کیدانِ گاودار درحال حرکت هستند. فیلمی که در آن شاهد خانواده‌ی با سرنوشت تراژیک هستیم، دردسرهای این خانواده با کشته شدن گاوشان توسط ماهیگیر شروع می‌شود، گاوی که نامش جی‌پی‌اس است اما به دلیل اینکه راهش را گم کرده کشته می‌شود.

عبدالرحمن سیساکو در همان آغاز فیلمش موضعی که نسبت به موضوع مطرح شده در فیلم دارد را مطرح می‌کند، موضعی که کاملا واضح است: فیلم داستان شهری به نام تیمبوکتو در مالی را روایت می‌کند، شهری که زیر سلطه‌ی مجاهدین اسلام‌گرای افراطی درآمده، سیساکو به شدت با این اعمال برخورد کرده و همین شدت است که به فیلم او ضربه می‌زند. سیساکو اسلام آنها را نهی می‌کند و می‌خواهد نشان دهد که اسلام آن چیزی نیست که آنها از آن پیروی می‌کنند، در فیلم، بزرگی از مسجد را می‌بینیم که بارها بر ضد رهبران این نیروها و کارهایی که انجام می‌دهند بلند می‌شود. ایدیولوژی سیساکو کاملا عادیست، دیدی که تقریبا تمام مردم جهان نسبت به این اتفاقات دارند. فیلم او از مسیر اصلی بارها خارج می‌شود، همان مسیری که سیساکو انتخاب کرده تا به اثر هنری‌ای فوق‌العاده برسد، همان مسیری که فیلمساز باید با تحمل و تامل به اثر خود بپردازد و سیساکو با این نگرش پر فراز و نشیب و گاه سطحی نگرانه‌ی خود به اتفاقات، نمی‌تواند آنگونه که باید ما را با خود همراه کند،  وقتی مهم‌ترین صحنه‌ی فیلم یعنی قتل را دیدم، افسوس خوردم که سیساکو چقدر ساده از آن گذشته تا به چه برسه؟ به یک شوک؟ اگر دلیلش این باشد که اصلا سیساکو موفق نبوده.

فیلم عملا به جز چند نشانه گذاری و صحنه‌ی درخشان چیز قابل توجهی ندارد، ما بیشتر زمان فیلم را درحال تماشای سربازانی هستیم که در حال گیر دادن به مردم‌اند یا دارند اعمال شیطانی انجام می‌دهند، درحالی که از آنور به سادگی از چنین صحنه‌های مهمی راحت گذشته می‌شود، سیساکو می‌توانست با پرداخت بیشتر به شخصیت‌ها و درون آنها، از این حالت سردی، خشکی و تک‌بعدی بودن بیرون بیاوردشان. مهم نیست که در جهت مضمون انسان‌گرایانه‌ی فیلم باشد، مهم این است که بیننده از دیدن شخصیت‌های فراوانی که می‌آیند و می‌روند تا نقدی کوبنده بر این افراد باشند، خسته خواهد شد. مشکل اساسی “تیمبوکتو” این است که سهل و آسان از خیلی چیزهایی که مهم هم هستند می‌گذرد، مرگ آمادئو به بدترین حالتش نشان داده می‌شود(اگر از آن لانگ شات زیبا بگذریم)، دستگیری کویدان هم به همین شکل، حتی آخر فیلم که قرار است اوج غافلگیری باشد، آنقدر بد دکوپاژ شده که ذره‌ای هم شما را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد. تعجب می‌کنم وقتی می‌بینم بعضی چیزها کاملا برعکس است، مثلا مساله‌ی فوتبال که طنز جالبی هم در خود دارد؛ چند تن از نیروها در مورد برد و باخت صحبت می‌کنند که اول ذهن بیننده را به سوی جنگ می‌برد ولی بعد مشخص می‌شود که بحث بر سر مسی و زیدان است! در حالی که در لحظه‌ی بعد فوتبال رو حرام اعلام می‌کنند و فیلم می‌خورد به صحنه‌ای که در آن چند جوان در حال بازی با یک توپ فرضی هستند و کاملا شور و شوقی بالا دارند، یا مثلا صحنه‌ای در آغاز فیلم که این نیروها در حال تیراندازی به چند صورتک و مجسمه هستند، که برمی‌گردد به نابودی مقبره‌ها در می 2012 توسط نیروهای انصارالدین، روی این صحنه هم تمرکز زیادی شده.

در آغاز فیلم ما سواری‌ای را می‌بینیم که چندتن از نیروها سوار آن هستند و دنبال آهویی می‌کنند، شبیه همین صحنه در پایان فیلم تکرار می‌شود و اِلِمان‌هایی هم نشان داده می‌شود که بگوید این همان صحنه‌ی آغازین است. در تدوینی موازی ما همان آهو و دو کودک را درحال فرار می‌بینیم، حیوانات با این فیلم غریبه نیستند، بارها در فیلم از آنها استفاده می‌شود(صحنه‌ی زیبا و دردناکی که گاو در آن می‌میرد). سیساکو از حیوانات استفاده می‌کند تا به خشونت و مرگباری این افراد بیفزاید و گاها استفاده‌های دیگری هم از آنها می‌شود، در صحنه‌ی بازی فوتبال ما الاغی را می‌بینیم که در بازی مزاحمت ایجاد می‌کند. کیدان هم به خاطر کشته شدن گاوش به اینجا کشیده می‌شود، آن گاو هم به خاطر وارد شدن به قلمرو ماهی‌ها کشته شده. کودک‌ها نشانی از نسل آینده‌اند، ما نمایی ناامیدانه را از کودکی داریم که دارد می‌دود اما به هیچ جا نخواهد رسید.

در این فیلم کم هستند کسانی که زبان هم را بفهمند، در مکانی کوچک چندین زبان مختلف وجود دارد(اعلامیه‌ها به چند زبان مختلف گفته می‌شوند)، در جایی دیگر از فیلم مردی می‌خواهد با دختری برخلاف میل او ازدواج کند و به دو مرحله ترجمه نیازمند است، دلیل استفاده‌ی سیساکو از آن هم کاملا ملموس است، هرچه ستم افزایش پیدا می‌کند مردم از هم دورتر می‌شوند.  سیساکو از موبایل به عنوان نشانه‌ای از ارتباط استفاده می‌کند، ما می‌بینیم که خانواده‌ی کیدان در استفاده از موبایل به دلیل نبود آنتن مشکل دارند.

حرف آخر: “تیمبوکتو” عملا بر روی تصاویر و نشانه‌گذاری‌هایش است که زندست، وگرنه فیلم کم نقصی نیست، از نشان دادن مکرر تصاویر در ذوق‌زننده‌ای که نیروها را درحال سرکوب مردم نشان می‌دهد گرفته تا ایدیولوژی ای که هماهنگی‌اش با فیلم حس نمی‌شود. تصاویر خیره‌کننده‌ی فیلم چیز جدیدی نیست، امروزه خیلی از فیلم‌ها واجد آن هستند، ذوق بصری فیلم‌ها امروزه خیلی پیشرفت کرده، “خواب زمستانی” جیلان هم تصاویرش چیزی از “تیمبوکتو” کم ندارد اما دیگر فاقد آن یکپارچگی که جایش در فیلم سیساکو خالی است، نیست. این فیلم در یک جمله افراط و تفریط زیاد دارد، باید به خیلی چیزها بیشتر پرداخت داده می‌شد و اجباری به 95 دقیقه بودن فیلم نبود، از طرف دیگر به چیزهایی که مربوط به جهان‌بینی سیساکو می‌شود، بیش از حد وقت گذاشته شده و دلیل آنرا در زمانی می‌توان یافت که سیساکو با چشمان گریان در کن در مورد اتفاقی صحبت می‌کرد که باعث ساخته شدن این فیلم شده.

6/10

1 نظر
  1. محمد می‌گوید

    چه نقد بدی بود
    نتونستم تا آخرش بخونم

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.