کشور فنلاند برای ما جامعه گیمرها و دوست داران بازی‌های رایانه‌ای، بیش از آنکه یادآور نام‌هایی همچون «نوکیا»، «لینوس توروالدز» و «کیمی رایکونن» باشد، یادآور استودیویی به نام «رمدی» و مغز متفکر شماره یک آن، «سم لیک» است. استودیویی که برایمان دو عنوان به یادماندنی «مکس پین» و «آلن ویک» را به ارمغان آورده است و لازم به ذکر نیست که پشت هر دوی این عناوین نام سم لیک خودنمایی می‌کند. آلن ویک در وصف دریاچه‌ی کالدرن می‌نویسد: «این یک دریاچه نیست؛ این یک اقیانوس است.» (It’s not a lake; It’s an ocean) جمله‌ای که کاملا برازنده سم لیک است و از دهان آلن ویک دربار خالق خود بیان می‌شود. رمدی و سم لیک بار دیگر با عنوانی عجیب و جذاب بازگشته‌اند اما این بار قضیه بسیار جدی‌تر از یک انتقام شخصی یا توهمات و مشکلات ذهنی یک نویسنده است. این بار همه چیز به زمان بازمی‌گردد و قرار است بازی «کوانتوم بریک» به ما نشان دهد که مسئله زمان تا چه حد می‌تواند پیچیده، جذاب و در عین حال رعب‌آور و ترسناک باشد.
در دانشگاهی به نام «ریور پورت» در شمال ایالات متحده، آزمایشی عجیب و پیچیده درباره ماهیت زمان انجام می‌گیرد اما طبق معمول این مدل آزمایشات، قرار نیست همه چیز به خوبی و خوشی طی شود و آزمایش به یک فاجعه تبدیل می‌شود. فاجعه‌ای که چنان ساختار زمان را به هم می‌ریزد که ممکن است در آینده‌ای نزدیک، همه دنیا تبدیل به تابلویی ساکن شود. در این میان، دو دوست صمیمی به نام‌های «جک جویس» و «پل سرین»، تحت تاثیر آزمایش یاد شده قرار می‌گیرند و نه تنها از آن جان سالم به در می‌برند، که قدرت‌ها و توانایی‌های اعجاب‌انگیزی در رابطه با زمان به دست می‌آورند. قدرت‌هایی که به نوعی مکمل یکدیگر اند؛ سرین توانایی دیدن آینده و جک توانایی متوقف کردن زمان را بدست می‌آرود و پس از این است که این دو دوست صمیمی به دشمنانی سرسخت تبدیل می‌شوند و … .
داستان و نوع روایت آن، چیزی است که رمدی در آن تبحر خاصی دارد و این را در مکس پین و آلن ویک به بهترین شکل نشان داده است. سم لیک را اگر بهترین قصه گوی بازی‌های رایانه‌ای ننامیم، می‌توان او را بهترین داستان پرداز غربی و یکی از سه داستان پرداز برتر دنیای بازی‌های رایانه‌ای به حساب آورد. شیوه روایت بی‌نظیر او در آلن ویک هنوز هم قله‌ی قصه گویی در این صنعت است و با توجه به نوآوری های تازه‌ای که وی در روایت داستان کوانتوم بریک به کار بسته، می‌توان این عنوان را از همین حالا جزو پیشروهای داستان پردازی در نسل حاضر محسوب کرد. یکی از این نوآوری‌ها، همراه کردن سیر روایی داستان با یک سریال است. کوانتوم بریک در زمان عرضه، با یک سریال لایو اکشن همراه خواهد بود که داستان بازی را از دید شخصیت منفی‌اش یعنی پل سرین دنبال می‌کند. بازیکن در پایان هر مرحله باید در نقش سرین، تصمیماتی را اتخاذ کند که در نهایت، یک قسمت از این سریال با توجه به این انتخاب‌ها در پایان مرحله پخش می‌شود. دامنه‌ی تاثیرات تصمیم‌های سرین و جک، تنها به سریال ختم نمی‌شوند و می‌توانند سیر داستان و بازی را نیز تغییر دهند. رمدی برای این سریال از بازیگران مطرحی چون «شاون اشمور» (بازیگر نقش مرد یخی در فیلم «مردان ایکس: روز‌های سپری شده‌ی آینده») در نقش جک جویس، «آیدن گیلن» (بازیگر نقش پیتر بیلیش در سریال «بازی تاج و تخت») در نقش پل سرین و «دومنیک موناگان» (بازیگر نقش مری در سه‌گانه ارباب حلقه‌ها) در نقش ویلیام جویس برادر جک، بهره گرفته است. این افراد همچنین چهره و صدای خود را نیز به شخصیت‌های خود در بازی وام داده اند و این مسئله به هرچه سینمایی‌تر شدن تجربه‌ی کوانتوم بریک کمک شایان توجهی کرده است. سم لیک تاکید کرده که اگرچه این سریال 4 قسمتی ابعاد تازه‌ای از داستان را برای گیمر روشن می‌کند، اما عدم تماشای آن نیز خللی در درک داستان و سیر روایی آن ایجاد نخواهد کرد. رمدی عملا با ساخت این سریال، بودجه قابل توجهی را روی این نوآوری سرمایه گذاری کرده است و باید منتظر ماند و دید نتیجه آن چه خواهد بود. اگر موفقیت کوانتوم بریک و اپیزودهای لایو اکشن چهارقسمتی آن نتیجه کار باشد، باید چشم به راه استانداردهایی نو در داستان گویی سینمایی در دنیای بازی‌های رایانه‌ای باشیم.
رمدی با مکس پین، ویژگی منحصر به فردی به نام «زمان گلوله» یا Bullet Time را به بازی‌های رایانه‌ای وارد کرد حالا با کوانتوم بریک، این ویژگی را به شکلی منحصر به فرد، به اوج تکامل خود رسانده است. هسته گیم‌پلی بازی بر اساس تیراندازی سوم شخص به همراه سنگر گرفتن شکل گرفته اما چیزی که کوانتوم بریک را از بازی‌های دیگر متمایز می‌سازد، قابلیت‌ها و توانایی‌ها شخصیت‌های قابل بازی یعنی جک و سرین و کنترل و تغییر ساختارهای زمان است. جک (که عمده‌ی زمان بازی کنترل او را در دست دارید) به تدریج شش توانایی بسیار جذاب و کاربردی در رابطه با زمان به دست می‌آورد که استفاده از آن‌ها در مبارزات، حل معما و …، گیم‌پلی کوانتوم بریک را به مرحله جدیدی از اکشن تیراندازی سوم شخص وارد می‌کند. این سه قابلیت عبارت اند از:
- Time Vision: با استفاده از این قابلیت، جک می‌تواند محیط را آنالیز کرده و اطلاعاتی مثل نوع دشمنان، مکان آیتم‌ها و راه‌های مختلف طی مرحله را بدست آورد و بر اساس آن برای پیشروی در بازی تعیین استراتژی کند. این توانایی مشابه توانایی Survival Mode لارا کرافت و یا Detective Mode بتمن است.
- Time Stop: جک می‌تواند با استفاده از این قابلیت، حبابی در یک ناحیه از محیط ایجاد کند که در آن زمان از حرکت بازمی‌ماند. مثلا این حباب را می‌توان در اطراف یکی از دشمنان ایجاد کرده و ضمن جلوگیری از حرکت و عمل او، تعداد زیادی تیر کلت را به آن شلیک کرد. سپس هنگامی که حباب از کار می‌افتد، این تعداد گلوله زیاد به سان یک شات گان عمل کرده و کار او را یکسره خواهند کرد. قابلیت توقف زمان چیزی است که با کمی خلاقیت از طرف گیمر، می‌تواند لحظات ناب و بی بدیلی را به نمایش بگذارد.
- Time Dodge: به جک اجازه می‌دهد مسافت کوتاهی را در زمانی اندک بپیماید. از این قابلیت می‌توان برای فرار از مسیر گلوله‌ها و یا رسیدن به دشمنان در زمان اندک و از پا درآوردن آن‌ها با حرکات تمام کننده استفاده کرد.
- Time Shield: همانطور که از نامش پیداست، سپر محافظی در اطراف جک ایجاد می‌کند. از این قابلیت همچنین می‌توان به عنوان یک ابزار تهاجمی نیز استفاده کرد.
- Time Rush: با این قابلیت، جک می‌تواند با سرعت بسیار زیادی در محیط حرکت کند به طوری که دشمنان تقریبا ساکن می‌مانند و نمی‌توانند مکان جدید او را تشخیص دهند.
- Time Blast: با استفاده از این توانایی، جک می تواند با تمرکز بر ناحیه‌ای از محیط، با تغییر در ساختارهای فضا-زمان، آن ناحیه را تخریب کند.
بازیکن در طول مراحل می‌تواند از ترکیب خلاقانه این توانایی‌ها، استفاده‌های بسیار جالبی داشته باشد و همین امر سبب شده تا سنگرگیری در کوانتوم بریک به حداقل برسد که خود می‌تواند از یکنواختی مبارزات بکاهد. این قابلیت‌ها در طول بازی قابل ارتقا هستند و با کسب آیتم‌های خاصی می‌توان کارایی آن‌ها را به مرور بهبود بخشید. هم چنین در طول مراحل، دشمنانی با لباس‌ها و تجهیزات خاصی وجود خواهند داشت که می‌توانند با استفاده از این موارد، قدرت‌هایی مشابه جک داشته باشند و او را حسابی به چالش خواهند کشید. بازی علاوه بر قسمت مبارزات، بخش‌های حل معماهای محیطی و نیز سکوبازی نیز خواهد داشت که برای طی کردن همراه با موفقیت آن‌ها، نیاز به استفاده از قابلیت‌های دستکاری زمان جک به شکلی متفاوت نسبت به مبارزات است. کوانتوم بریک با این تفاسیر و با توجه به ویدئوهای به نمایش درآمده از مرحله اول آن، تاکنون عنوانی سرگرم کننده و نو به نظر می‌رسد اما عناوین قبلی رمدی، تا حدی از تکراری شدن و یکنواختی روند گیم‌پلی رنج می‌بردند. اینکه آیا کوانتوم بریک هم به همین سرنوشت دچار می‌شود یا خیر، چیزی است که پس از انتشار نسخه نهایی باید بدان پاسخ داد.
از لحاظ ابعاد فنی و بصری، کوانتوم بریک در بالاترین سطح ممکن قرار دارد. تکنیک رزولوشن پویای آن و AA به کار رفته در بازی به قدری عالی عمل کرده که از همین حالا دهان همه آنالیزورهای گرافیکی باز مانده است. تعداد زیادی افکت گرافیکی بسیار زیبا که بعضی از آن‌ها برای اولین بار توسط رمدی به بازی‌های رایانه‌ای راه پیدا کرده‌اند، توانسته تجربه فوق‌العاده‌ای از یک بازی نسل هشتمی بر روی کنسول اکس‌باکس وان ارائه کند. طراحی هنری و تکنیکی کوانتوم بریک و استفاده از افکت‌های سینمایی باعث شده این بازی به شدت حال و هوایی سینمایی داشته باشد و در پاره‌ای از اوقات بازیکن احساس می‌کند در حال بازی کردن یک فیلم سینمایی است! در زمینه نورپردازی نیز رمدی با آلن ویک نشان داد که استاد نورپردازی و خلق اتمسفرهای بی‌نظیر با استفاده از نور است. تکنیک‌هایی که این‌بار در کوانتوم بریک نیز با پیشرفت‌های قابل توجهی بازگشته‌اند.
انیمیشن‌ها و طراحی چهره و حرکات صورت شخصیت‌ها نیز بی نقص از آب درآمده و در این زمینه با یکی از بهترین‌های بازار روبرو هستیم. این مسئله باعث شده بازیگران توانایی چون شاون اشمور و آیدن گیلن بتوانند توانایی‌های بازیگری خود را به خوبی از طریق فناوری موشن کپچر، به بازی وارد کنند و تجربه سینمایی این عنوان را بیش از پیش لذت بخش نمایند.
اما اگر بخواهیم یک بخش از کوانتوم بریک را انقلابی تصور کنیم، بدون شک بخش فیزیک بازی را باید نام ببریم. در زمینه فیزیک ذرات و اشیا با بهترین بازی ساخته شده تا کنون در دنیای بازی‌های رایانه‌ای طرف هستیم. بار پردازش فیزیک بازی بر عهده موتور فیزیکی DMM است که در استودیوهای هالیوودی و برای ساخت فیلم‌هایی چون آواتار جیمز کامرون مورد استفاده قرار گرفته است. به لطف این موتور پرقدرت، تمام ذرات و اشیای محیط واکنش نرمال و طبیعی نسبت به شکست‌های زمان، گلوله‌ها و انفجارات از خود نشان می‌دهند و در ویدئوهای به نمایش درآمده از بازی، جلوه‌های خیره کننده‌ای از فیزیک ذرات و اشیا قابل مشاهده هستند. جلوه‌هایی که گاه در ریزترین ابعاد اتفاقت می‌افتند و اگر به خوبی به آن‌ها دقت کنید از تعجب هوش از سرتان می‌پرد!
کوانتوم بریک با تمام حرف و حدیث‌هایی که این اواخر پیرامون آن شکل گرفت، هفته دیگر در سراسر دنیا برای پلتفرم‌های ویندوز 10 و اکس‌باکس وان عرضه خواهد شد. بدون شک این بازی، جاه طلبانه‌ترین و بزرگ‌ترین عنوان خلق شده توسط رمدی است که شاید بقای استودیو به موفقیت یا عدم موفقیت آن وابسته باشد. تا اینجای کار که نمایش‌ها به صورت کلی مثبت بوده‌اند و ایراداتی مثل رزولوشن 720p آن بر روی اکس‌باکس، تاری تصویر به واسطه افکت سینمایی و گهگداری پارگی تصویر، احتمالا تا روز عرضه و یا پس از آن با یک آپدیت رفع خواهند شد. کوانتوم بریک اگر بتواند در بخش گیم‌پلی جذابیت خود را تا پایان حفظ کند و به اصطلاح تکراری و یکنواخت نشود، می‌توان به موفقیت بسیار خوب آن امیدوار بود. برای تجربه‌ی جدیدترین دست پخت رمدی و سم لیک، باید تا سه شنبه 17 فروردین صبر کنیم. خودتان را برای سیری در دنیای پر رمز و راز زمان آماده کنید و به یاد داشته باشید که «زمان، قدرت است».