به مناسبت روز پدر؛ ۱۰ پدر نمونه دنیای بازی‌ها

برای گیمرهای حرفه‌ای همه چیز از شیر مرغ تا جان آدمیزاد، با بازی معنا می‌شود؛ حتی مناسبت‌های مذهبی! از آنجایی که در گیم‌نیوز همه چیز با عینک بازی‌ها دیده می‌شود، تصمیم گرفتیم به مناسبت روز پدر، 10 پدر نمونه دنیای بازی‌ها را به شما معرفی کنیم. پدرهای این لیست به دلایل مختلف که در ادامه ذکر خواهیم کرد انتخاب شده‌اند؛ و هرکدام می‌توانند الگوی خوبی برای شما باشند. پس این یادداشت را با دقت بخوانید!

#1 مایکل د سانتا

شاید مایکل از جی‌تی‌ای اولین انتخاب شما نباشد، اما اگر به زیر پوست او برویم می‌بینیم خوانواده به‌قدری برای او مهم بود که حاضر شد به خاطرش همه چیزش را به خطر بیاندازد، حال بگذریم از اینکه افراد آن خانواده از هیچ بی‌احترامی نسبت به او فروگذار نکردند. همسرش به او خیانت کرد، دخترش او را با ناسزا از در اتاق بیرون انداخت و پسرش هم با مواد مخدر هوش از سرش برد و ماشینش را دزدید! اما هیچ‌کدام از این‌ها عشق مایکل به خانواده‌اش را از بین نبرد. [خطر لوث شدن داستان] آخر بازی بعد از کشتن دوستش ترور، مایکل به فرانکلین می‌گوید: «کار به جایی می‌رسه که کثافتایی مثل ما هم می‌گن دیگه بسه»، اگر این جمله او را با دقت بررسی کنیم خواهیم فهمید یکی از دلایلی که مایکل ترور را می‌کشد این است که ترور با حضور خود خانواده او را به خطر انداخته بود و این چیزی نیست که مایکل از آن بگذرد. پس همیشه به‌خاطر داشته باشید خانواده همه چیز است.

#2 جوئل

در یکی از بهترین شروع‌های تاریخ بازی‌های رایانه‌ای، در «آخرینِ ما» (The Last of Us) جوئل را می‌بینیم که خسته از سرکار به خانه بازمی‌گردد و دخترش یک ساعت مچی به او کادو می‌دهد. همه می‌دانند که عشق پدر و دختر چقدر قوی است اما چه ساده با گلوله یک سرباز بی‌رحم این عشق از بین می‌رود و جوئل دیگر رحم و مروتی برایش باقی نمی‌ماند. جوئل در 20 سال بعد از مرگ سارا به یک سنگ آدمکش تبدیل شده و برای زنده ماندن حاضر است هرکاری بکند. اما ورود الی دنیای او را زیر و رو می‌کند. اوایل بازی تصور می‌کردم جوئل به‌قدری بی‌احساس شده که حتی از الی نیز متنفر است و در نظرش او بی‌ارزش جلوه می‌کند. اما در ادامه دیدم که دلیل بدرفتاری جوئل با الی این است که الی او را به یاد سارای عزیزش می‌اندازد و شاید جوئل نمی‌خواهد یک‌بار دیگر یک دختر عزیز را از دست بدهد. آخر بازی وقتی در بیمارستان جوئل جراحان و پرستاران را بدون ذره‌ای پشیمانی می‌کشد تا الی را نجات دهد می‌بینیم که الی همان کاری با جوئل می‌کند که دخترش سارا با او می‌کرد؛ جوئل برای هیچ چیز حاضر نیست الی را ازدست بدهد. حتی اگر این خودخواهی او به معنای نابودی نسل بشر باشد.

#3 هری میسون

هری میسون قهرمان اولین قسمت تپه سکوت (Silent Hills) و یک پدر نمونه دیگر است. باز هم مسئله عشق پدر و دختر را داریم و اصلا اهمیت ندارد که شریل دختر خود هری نیست و هری و همسرش او را پیدا کردند. در ادامه می‌بینیم که هری بعد از گم شدن دخترش به هر دری می‌زند تا او را پیدا کند و در همین مسیر می‌فهمد که دخترخوانده او در واقع یک نیمه شیطانی دارد. اما هیچ‌کدام از این‌ها اهمیت ندارد. وقتی دختر هری میسون را می‌دزدید، تاوان آن را پس خواهید داد.

#4 بیگ باس

بیگ باس زندگی پرفراز و نشیبی داشته. بعد از خدمت در جنگ کره و ویتنام، او به خانه باز می‌گردد و توسط گروه فاکس استخدام می‌شود. بیگ باس یک سرباز به معنی دقیق کلمه «حرفه‌ای» است. سلاحی که هر ارگان یا دولتی از داشتن آن خوشنود خواهد بود. اما بیگ باس در مقام یک پدر چگونه است؟ مهم‌ترین تفاوت او این است که مانند دیگر پدران سعی نکرد فرزندان خود را از ورود به جنگ و کشتار بازدارد. شاید یکی از دلایل این موضوع این باشد که بیگ باس طعم واقعی پدر بودن را نچشید، در واقع فرزندان او کلنی‌هایی از خودش بودند. اما سختگیری‌های بیگ باس نسبت به فرزندانش به این دلیل است که می‌خواهد آن‌ها را با دنیای سختی که در آن زندگی می‌کنند سازگار کند. سرباز بودن به معنی نداشتن اختیار جان خود است، و بیگ باس می‌خواهد فرزندانش را با این ایده تربیت کند.

#5 جان مارستون

«من جناحمو انتخاب نکردم، اونو به من دادن.»

قهرمان رستگاری سرخپوست مرده یکی از محبوب‌ترین پدرهای دنیای گیمینگ است. جان از نمونه افرادی‌ست که کودکی سختی پشت سر گذاشته. مادرش یک روسپی بود که هنگام زاییدن مرد، پدرش در سن هشت سالگی به دیار باقی شتافت، جان به یتیم‌خانه رفت که زود از آنجا فرار کرد و به دسته‌ای اوباش ملحق شد که به او خواندن و نوشتن یاد دادند و مراقبش بودند. مانند تمام کسانی که طعم تلخ یتیمی را چشیده‌اند، جان از این موضوع درس گرفته و نهایت تلاشش را می‌کند تا برای پسر خودش پدر خوبی باشد. اما نمی‌داند که تمام زحماتش بر باد خواهد رفت. مانند تمام کسانی که روزی یاغی بودند و سپس متحول می‌شوند، جان نیز گذشته‌ای دارد که از آن شرمنده است و نمی‌خواهد آن را تکرار کند، اما بعد از کشته شدنش توسط ماموری به نام ادگار، پسر جا پای پدر می‌گذارد و بعد از چند سال ادگار را پیدا می‌کند، او را می‌کشد، و خودش هم یک یاغی می‌شود؛ پسر کو ندارد نشان از پدر.

#6 ایلای ونس

دکتر ایلای ونس از سری «هاف لایف» (Half-Life) یکی از اعضای تیمی علمی است که گوردون فریمن نیز درگیر آن بود. ونس پدر آلبکس است که در سرتاسر قسمت دوم بازی گوردون را همراهی می‌کند. هم‌چنین او اولین انسانی است که توانست با آدم فضایی‌ها ارتباط برقرار کند و با گروهی از آن‌ها متحد شود.

#7 مکس پین

پدر مکس از بازماندگان جنگ ویتنام بود و هیچ‌گاه مهر و محبتی نسبت به پسرش ابراز نکرد، او نیز مانند بیگ باس به دنبال این بود که فرزند خود را قوی بار آورد. شاید به‌دلیل همین بی‌مهری بود که مکس تا این حد به زن و فرزند خود وابسته بود و بعد از کشته شدن آن‌ها عقل خود را از دست داد و تصمیم به اجرای عدالت زیرزمینی گرفت. کارهایی که مکس انجام داده هر کسی را برای همیشه تغییر می‌دهد، با اینکه بیرون او پلیسی وظیفه شناس و حرفه‌ای است، کسی از ویرانهٔ درون او اطلاعی ندارد. همین‌هاست که او را به سمت الکل می‌کشد و مکس سعی می‌کند با نوشیدن، هیولاهای درون خودش را زنجیر کند و به کار خود ادامه دهد. مکس از آن دست آدم‌ها، یا پدرهایی‌ است، که کار خود را انجام می‌دهد ولی کسی از آن‌ها تشکر نمی‌کند، کسی سعی ندارد او را آرام کند و همه او را یک ابزار برای اهداف خود می‌بینند. اما هیچ‌کدام از  این‌ها اهمیت ندارد، مکس کار درست را می‌داند و به هر طریقی که شده آن را انجام می‌دهد.

#8 ایتان مارس

در شروع «باران شدید» (Heavy Rain) ایتان را به‌عنوان یک پدر موفق می‌بینیم که با زن و دو پسر خود زندگی رویایی را سپری می‌کند. اما همهٔ این‌ها آرامش قبل از طوفان است. طوفانی که با آمدنش زندگی ایتان زیر و رو می‌شود. بعد از تصادف هولناکی که جان «جیسون»، پسر ایتان، را می‌گیرد؛ ایتان به قدری به‌هم می‌ریزد که زنش از او جدا می‌شود و سرپرستی پسر دوم، شاون، بین آن دو تقسیم می‌شود. تاثیرات این حادثه به‌قدری است که سلامت عقلی ایتان را تحت تاثیر قرار می‌دهد و موجب ابتلای او به بیماری‌های ذهنی متعدد می‌گردد. یک روز وقتی ایتان شاون را به پارک برده از هوش می‌رود و وقتی به هوش می‌آید می‌بیند از شاون خبری نیست، جلوتر او درمی‌یابد پسرش به چنگ قاتل سریالی، اوریگامی، افتاده و او باید برای نجات فرزندش آزمایش‌های متعددی پشت سر گذارد. اما سلامت عقلی او مسئله را دو چندان مشکل کرده زیرا همه تصور می‌کنند اوریگامی خود اوست. ایتان با وجود مشکلات و فشارهایی که از هر طرف برش وارد می‌شود به دنبال پسرش می‌رود و یک‌بار دیگر داستان پدر و فرزندی را داریم که روزگار بین آن‌ها جدایی انداخته و حال باید بر مشکلات فائق آیند.

#9 جیمز

جیمز از فال‌اوت3 پدر قهرمان بازی است. برای او نام خانوادگی درنظر گرفته نشده اما نقش پر رنگی که در رشد بازیکن ایفا می‌کند بسیار مهم است. اولین فردی که هنگام به دنیا آمدن با او مواجه می‌شوید جیمز است. بعد از مردن همسرش کاترین او تمام وقت خود را صرف فرزندش می‌کند. جیمز تصمیم دارد پروژه‌ای که قبلا روی آن کار می‌کرد را مجددا راه‌اندازی کند. هدف این پروژه این بود که راهی برای پاک‌سازی آب از مواد رادیواکتیو پیدا کند تا بازماندگان را نجات دهد. به همین منظور جیمز از پناهگاه فرار می‌کند اما طی اتفاقاتی جایی گیر می‌افتد و اینجا دیگر پسر باید پدر را نجات دهد. نهایتا نیز جیمز تاریخی می‌شود وقتی که برای جلوگیری از لو دادن راز بزرگ دست‌یابی به آب تمیز خودش و تمام افرادی که قصد دستگیری او را داشتند با پرتوهای رادیو اکتیو می‌کشد.

#10 جوانی آدیتوره دا فیرنزه

با وجود حضور کمی که «جووانی» در فرقه اساسین داشت نمی‌شود تاثیر زیادی که بر اتزیو پسرش داشته را کتمان کرد و باید گفت که این پدر نقشی کلیدی در بازی دارد. اگر به‌خاطر او نبود اتزیو هیچ‌گاه یک اساسین نمی‌شد و دنیا اسیر دست تمپلارها می‌ماند. اما اعدام جوانی و دیگر برادران اتزیو با تمام ناراحتی و غمی که داشت باعث شد انزیو مسیر زندگی خود را بیابد و به دنبال هدفی والا برود. این است یک پدر نمونه که حتی با مرگ خود فرزندانش را به راه راست هدایت می‌کند.

این بود 10 پدر نمونه انتخابی گیم‌نیوز، اگر پدر دیگری به ذهن‌تان می‌رسد که جایش در این فهرست خالی‌ است، آن را در قسمت نظرات ذکر کنید.