Game News | گیم نیوز
All Things About Games!

باغ وحش شیشه‌ای؛ نقد فیلم «کتاب جنگل»

0

شاید خود «رودیارد کیپلینگ» هم فکر نمی‌کرد که درس‌های اخلاقی کتاب جنگل‌اش بتواند چنین تأثیرگذار در زمینه‌ی «انسان‌سازی» تاریخ بشریت قدم بردارد. شاید او نیز مانند «داروین» به این نتیجه رسیده بود که انسان دیوانه‌ترین و وحشی‌ترین حیوان جنگل است و اینکه این قدر پیشرفت کرده و زنده مانده، نه بخاطر قدرت تفکر، بلکه به این دلیل است که از همه وحشی‌تر بوده. آیا او می‌خواسته با یک آدم جنگلی، به ما بگوید که – اگر بخواهیم – می‌توانیم با سیاهی ذات خود مبارزه کنیم و انسانیت، زمان و مکان نمی‌شناسد؟ یا می‌خواسته با انسانی نشان دادن حیوانات وحشی، به وحشی‌ترین حیوان کره‌ی زمین طعنه بزند و او را به خود بیاورد؟ شاید آری، شاید نه اما هرچه که بود، این ماشین «انسان‌سازی» او جواب داد و بعد از 122 سال، هنوز هم کودکان و نوجوانانی پیدا می‌شوند که با خواندن «کتاب جنگل»، به نگرش جدیدی نسبت به دنیا و آفرینش دست پیدا کنند و در بزرگسالی به این نتیجه برسند که درس‌های اخلاقی یک کتاب کودکانه‌، چندان تفاوتی با یک کتاب مقدس نداشته و بدون شعار و تهدید، تنفس زندگی را به آن‌ها هدیه داده است. در جدیدترین تلاش دیزنی برای به تصویر کشیدن جنگل مسحور کننده‌ی «کیپلینگ»، یک «کتاب جنگل» تازه داریم که در ادامه به نقد آن خواهیم پرداخت.

The-Jungle-book1

«کتاب جنگل» مانند تمامی اقتباس‌های قبلی، چندان به کتاب پایبند نیست (البته در مقایسه با فاجعه‌ی سال 1994، شاهکار محسوب می‌شود) و منبع اصلی آن، انیمیشن دوبعدی سال 1967 است که خود دیزنی آن را تولید کرده بود. انیمیشنی که تقریبا بیشتر آن، از داستان «برادران موگلی» اقتباس شده و از زیر دستگاه‌های دیزنی عبور کرده تا مانند همیشه یک سری چیز به آن اضافه شود (نشان به آن نشان که «کینگ لوئی» در کتاب وجود ندارد و از ذهن خلاق سازندگان بیرون آمده). اما شاید همین ویژگی باشد که آثار «دیزنی» را متمایز می‌سازد، چیزهایی مانند «کینگ لوئی» که حال دیگر یکی از شخصیت‌های جدانشدنی «کتاب جنگل» دیزنی است یا شعر «The Bare Necessities» که شاید از دل کتاب بیرون نیامده باشد، اما دیزنی به حد کافی آن را فوق‌العاده از کار درآورده که به یک موسیقی فراموش نشدنی تبدیل شود.

MV5BMzE0NzgyODIxN15BMl5BanBnXkFtZTgwNDU0NjU5NzE@._V1_SX1777_CR0,0,1777,994_AL_

اگر بخواهیم فیلم حاضر را با کتاب مقایسه کنیم، حرف زیادی باقی نمی‌ماند جز خیانت‌های کوچک و بزرگ (بازهم نشان به آن نشان که «کـآ» یا همان مار داستان، در کتاب از دوستان «موگلی» است، او یک شخصیت آراسته و بااُبهت دارد که همه احترام ویژه‌ای برایش قائل هستند. اما در نسخه‌ی انیمیشن، «کآ» نه تنها دوست «موگلی» نیست، بلکه قصد نوش جان کردن‌اش را نیز دارد، در فیلم حاضر، «کآ» نه تنها قصد نوش جان کردن او را دارد، بلکه جنسیت‌اش هم تغییر پیدا کرده و تبدیل به یک زن شده است! خدا رحم کند برای نسخه‌‎های آینده…). در نتیجه باید این خیانت‌کار جدید را با خیانت‌کار قدیمی اما بی‌نظیر یعنی نسخه‎ی سال 1967 مقایسه کنیم. البته اگر از عاشقان شخصیت «کلنل هاتی» هستید، او در فیلم جدید حضور ندارد تا یکی از مهم‌ترین پیام‌های انیمیشن اصلی همراه با ارتش فیل‌ها، محو شود (هرچند آن‌ها به یک شکل دیگر در اثر حضور دارند).

MV5BMTUyOTgwNDk3OV5BMl5BanBnXkFtZTgwMzU0NjU5NzE@._V1_SY1000_CR0,0,1715,1000_AL_

اولین تفاوت فاحشی که بین دو اثر وجود دارد، رنگارنگ بودن انیمیشن و سیاه بودن فیلم است. البته منظور ما از سیاه، کلیت فیلم نیست. در فیلم هرازگاهی سکانس‌های شاد می‌بینیم، حیوانات خوش آب ‌و ‌رنگ مشاهده می‌کنیم و با آمدن «بالو» چاشنی طنز خوبی هم داریم، اما کافی نیست. شاید آن سکانس نسخه 1967، که در آن «بالو» و «بگیرا» می‌خواهند «موگلی» را از چنگ «کینگ لوئی» دربیاورند را به یاد داشته باشید. مهم نیست چند سالتان است، آن سکانس به شدت خنده‌دار از کار در آمده. این نوع سکانس‌های طنز موقعیت درجه یک در فیلم وجود ندارند. «جان فاورو» با اینکه هوشمندی به خرج داده و سعی نکرده خیلی فیلم مستقلی تحویل دهد، اما در پایبندی‌اش به نسخه 1967 یک چیز مهم را جا انداخته و آن طنز است. بعلاوه، فیلم، کارکرد داستانی بعضی از شخصیت‌ها را نیز از بین بُرده. برای مثال «کآ» حضورش عجیب است، چرا باید قبل از خوردن «موگلی» به او «حقیقتی از گذشته» را نشان بدهد (آن هم در صورتی که او اصلا نمی‌بیند)، در واقع «کـآ» دارد به صورت مستقیم، به مخاطب فیلم اطلاعات می‌دهد. سازندگان برای اینکه حضور «کآ» را توجیه کنند، چنین راه حلی اندیشیده‌‎اند، در حالی که می‌توانستند مانند کتاب عمل کرده و «کآ» را از حالت «اضافی» بیرون بیاورند (کمک «کـآ» در نجات «موگلی» از دست «کینگ لوئی» پیشنهاد ماست).

MV5BYzg1YWQ3NTItYzM0Mi00YzJiLWI1ODktNTgwMmY2NjA4ZTdmXkEyXkFqcGdeQXVyNjI4MjU4MTY@._V1_SY1000_CR0,0,1714,1000_AL_

صداپیشگی فیلم در مقایسه با انیمیشن، یک پیشرفت به حساب نمی‌آید. نه اینکه بد باشد، مشکل از صداپیشگی تکرارنشدنی نسخه اصلی است. اما بدون شک برنده تیم صداپیشگی «بیل موری» است که احتمالأ خودش هم نمی‌دانست صدایش چه قدر مناسب یک خرس است. «کریستوفر واکن» در زمان حضور کوتاه‌اش معجزه کرده است، در مقابل «بن کینگزلی» در نقش «بگیرا» به یادماندنی نیست و «ادریس البا» هم در نقش «شِر کان» گاهی در انتقال احساسات دراماتیک بواسطه‌ی صدایش، بی‌نقص ظاهر نمی‌شود.

MV5BYjQyOGM1MWYtM2I0NC00MWIyLWE0ZGQtNzg1MGYyYjA5NWRkXkEyXkFqcGdeQXVyNjI4MjU4MTY@._V1_SY1000_CR0,0,1714,1000_AL_

اما در بخش بصری و جلوه‌های ویژه، تقریبا در اکثر مدت زمان فیلم با یک شاهکار رو به رو هستیم. شاید در بخش گرافیک حیوانات، همه چیز کامل نباشد (و چرا باید باشد؟ به هر حال این یک فیلم مستند و واقعی نیست و به انعطاف پذیری نیاز بوده) اما گرافیک پرجزئیات جنگل‌، طبیعت‌، رودخانه‌ها و دریاچه‌ها – اینکه واقعی نیستند – آدم را شوکه ‌می‌کند. حتی اگر بدانید همه چیز فیلم، جلوه‌های ویژه است اما بازهم در میانه‌ی فیلم فراموش می‌کنید و یادتان می‌رود. «کتاب جنگل» باعث می‌شود که در بسیاری از مواقع مرز بین یک تصویر واقعی و یک تصویر کامپیوتری فراموش شود. اتفاقی که هم ترسناک است و هم حیرت انگیز. چیزی که این اثر را تبدیل به تجربه‌ای متفاوت می‌کند، همین حجم شدید جلوه‌های ویژه است که اگر توخالی بود، آن‌وقت شاهد یکی از بدترین فیلم‌های تاریخ بودیم، اما تلفیق این جلوه‌های ویژه با قلب و احساس، در کنار حضور یک انسان واقعی، فیلم را تبدیل به اثری کرده که خوشبختانه مانند یک روبات، بی احساس و خشک نیست.

MV5BMTAxMTMxNTIwOTdeQTJeQWpwZ15BbWU4MDQxOTI1NTgx._V1_

فیلم «کتاب جنگل» شاهکار نیست اما یک اثر به شدت مورد احترام است. چیزی که دیدن این فیلم را به یک «اجبار» تبدیل می‌کند، جلوه‌های ویژه‌ی آن است که در بعضی از سکانس‌ها، ساختارشکن‌ ظاهر شده و مخاطب را هیجان زده می‌کنند. «جان فاورو» با رعایت اصول یک اقتباس (نسبت به انیمیشن 1967) به مخاطبین و طرفداران‌ این مجموعه توهین نمی‌کند و همان چیزی را ارائه می‌دهد که بیننده انتظارش را دارد. البته او در نهایت و در پرده سوم، راه خودش را می‌رود و داستان خودش را روایت می‌کند که شاید برای همه راضی کننده نباشد اما چیزی که مارا خوشحال می‌کند این است که حال، نه تنها یک نسخه دیزنی‌ای خوب از «کتاب جنگل» داریم، بلکه دو سال دیگر، اصلی‌ترین و وفادارترین نسخه‌ی «کتاب جنگل» را نیز مشاهده خواهیم کرد. فیلمی که شرکت «برادران وارنر» همراه با «اندی سرکیس» ساخت آن را از سال گذشته آغاز کردند. روزهای خوبی برای «موگلی» و دوستان‌اش به نظر می‌رسد، این طور نیست؟

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.