همهچیز درمورد «فرقه اساسین»-قسمت دوم: تولد یک اسطوره
گاهی در بازیهای رایانهای شخصیتهایی خلق میشود که بعد از تمام شدن حتا بعد از گذر چندین سال همیشه در قلب گیمرها میمانند. یکی از این شخصیتهای دوستداشتنی اتزیو آدیتورهٔ ایتالیایی است. اولین حضور اتزیو در «فرقه اساسین 2» بود که امروز در گیمنیوز قصد داریم به بررسی آن بپردازیم.
بعد از موفقیت تقریبی اولین نسخه بازی سازندگان تصمیم گرفتند دومین قسمت آن را هم بسازند. میتوان برای تمام دنبالههای محبوب دنیای گیمینگ یک منحنی خمیده رسم کرد. نسخهٔ اول یا نسخههای اولیه بازی معمولا مواد خام مناسبی هستند و ایدههای خوبی درون خود دارند اما این بازیها هنوز عالی نیستند. سپس شخص جدیدی میآید یا داستان قدری تغییر میکند یا مکانیکهای تازه به گیمپلی معرفی میشوند و بازی بهتر میشود و اوج میگیرد. تا چند شماره بازی در اوج میماند تا اینکه دیگر ذهن سازندگان توانایی غافلگیر کردن یا ارائه چیز جدیدی برای گیمرها ندارد و دنباله افول میکند. این شرایط ادامه دارد تا اینکه فرد دیگر سکان هدایت را برعهده بگیرد یا ایدهای نوین و خلاق به ذهن سازندگان برسد و دنباله دوباره اوج بگیرد.
همین منحنی را میتوان برای فرقه اساسین رسم کرد. نسخه اول بازی پتانسیل زیادی برای رشد و شکوفایی از خود نشان داد. در نسخه دوم این ایدهها پرورده شدند و بهتر شدند اما هنوز «فرقه اساسین» به اوج خود نرسیده است. تمام این شمارهها مانند پلهای هستند که نمیتوان از روی یکی پرید. با انتشار هر نسخه و نظر مخاطب بازی بهتر میشود و بالاتر میرود. دومین شماره بازی بااینکه نسبت به نسخه پیشین پیشرفتهای بسیاری داشت ولی نمیتوان آن را عالی دانست. شاید تنها ایرادی که بتوان به بازی گرفت در رشد و تکامل شخصیت اتزیو باشد. ابتدای بازی او جوانی دنبال خوشگذرانی است و هنوز به پختگی و بلوغ نسخههای دیگر نرسیده. اما باید خانواده او کشته شود تا اتزیو از کارهای خود دست بردارد و وارد دنیایی بزرگتر شود و مسئولیتهای خطیری بهعهده گیرد که انصافا هم خوب از پس آنها بر میآید. اگرچه اتزیوی آخر بازی با اتزیوی اول بازی بسیار تفاوت دارد اما چیزی در شخصیت او کم است. این اتزیو هنوز هروقت بتواند دنبال خوشگذرانی میرود و هنوز نمیتواند تصمیمات خطیر بگیرد. گرچه این روند در نسخههای بعدی بازی اصلاح شد و شخصیت اتزیو به بهترین نحو رشد کرد و پرداخته شد اما تصور کنید که نسخههای «برادری» و «مکاشفات» ساخته نمیشدند. در این صورت اساسین ایتالیایی هرگز چنین جایگاهی در دل هواداران نمییافت.
در نسخه قبل گفتیم تنها مشکل بازی گیمپلی تکراری و خالی از هیجان آن بود و به قول یکی از نویسندگان یوروگیمر «گیمپلی رشد نمیکند و اوج نمیگیرد». دومین شماره بازی تمام ویژگیهای خوب قبلی را حفظ کرد، اشکالات آن را رفع کرد، و حتا خصوصیات خاص خودش را به سری معرفی کرد.
فساد بین مسئولان و سردمداران حکومتی همیشه تم اصلی «فرقه اساسین» بوده و پدر این تم را میتوان پاپ و دیگر مفسدان ایتالیایی دوران رنسانس دانست. فراموش نکنید اساسینها همیشه میخواهند مردم را از سلطه تمپلارها خارج کنند و آزادی را به خود مردم برگردانند. حضور شخصیتهای واقعی تاریخی مانند داوینچی و ماکیاولی به جذاب شدن بیشتر و منطقی شدن بازی کمک کردند. شخصیتپردازی و ملموس بودن افراد بهقدری برای یوبیسافت مهم بود که تمام شخصیتهای بازی با گذر زمان رشد و تغییر میکنند؛ حتا شوخیهای جالبی که بین آنها است مانند لئوناردو که به اتزیو میگوید باید انگشتش قطع شود همه نشان میدهند شخصیتپردازی چقدر برای سازندگان مهم بوده است.
گیمپلی بازی تغییراتی در جهت بهتر شدن داشت و معرفی مکانیکهای جدید مبارزه و حرکت در شهر باعث جذابتر شدن آن شد.
میتوانستید با ورود به دید عقاب از دید سوم شخص اطراف را بنگرید. سیستم خون بازی تغییر کرده و بعد از ضربات خفیف خون شما خودبهخود پر میشد و درصورت دریافت ضربات مهلک باید نزد دکتر میرفتید. مبارزات بازی واقعیتر و پویاتر شده بود و باید برای هر درگیری با سربازان از شرایط محیط استفاده کرده و راهکار خاصی برای پیروزی میداشت. یکی از بخشهای جذاب بازی دهکدهای بود که خانواده در آن زندگی میکردند و شما میتوانستید آن را ارتقا دهید و با پولی که از سرمایهگذاری در بانکها بهدست آورده بودید خرابههای آن را ترمیم کنید.
بلافاصله بعد از عرضه «فرقه اساسین 2» نظر مثبت منتقدان و هواداران را جلب کرد. سایت متاکریتیک به آن امتیاز 91 داد و شیوه روایت بازی را تحسین کرد. وبسایتهای دیگر از جمله گیماسپات و یوروگیمر شخصیتپردازی بازی را ستودند و ایراداتی که پیشتر به گیمپلی بازی گرفته بودند این بار با تحسین آن تعویض کردند.
اما یک چیز که هیچکس به آن اشاره نکرد و یکی از ویژگیهای خاص بازی است لهجه اتزیو بود. انگلیسی با لهجه ایتالیایی به قدری جذاب بود که بهشخصه همیشه منتظر بودم تا بین شخصیتهای بازی گفتگو جریان یابد. صداگذاری بازی عالی بوده و موسیقی یسپر کید حس هیجان و تنش بازی را چندبرابر کرد.
با اینکه «فرقه اساسین2» یکی از بهترین، شاید بهترین، شماره در کل سری بود اما بهنظر من هنوز به پختگی و بلوغ «برادری» نرسیده بود. «برادری» با اینکه در رم اتفاق میافتاد، و بازیکن را از سفر به شهرهای دیگر مانند نسخه پیشین محروم کرده بود، اما بیشتر بهدل مینشیند. انتخاب بین «برادری» و «فرقه اساسین2» بسیار دشوار و نهایتا سلیقهای است. اما هفته دیگر با ما همراه شوید تا نشان دهم چرا «برادری» بهتر است.