معرفی سرگرمیهای مناسبتی از جمله رسالتهای لذتبخش گیمنیوز است که تا کنون با جدیت دنبال شده. با توجه به فرارسیدن فصل گرما، ماه رمضان و ایام امتحانات، نیاز به چند سریال برای پر شدن اوقات فراغت، روزهداری و مطالعهی درسی کاملا احساس میشود. به همین علت است که در این مطلب، 10 سریال پیشنهادی که مناسب این روزها هستند را معرفی میکنیم. در ادامه با گیمنیوز همراه باشید:
Silicon Valley
احتمالا در میان سریالهای در حال پخش به این نام برخورده باشید و اگر تابحال با گیکهای برنامهنویس محبوب HBO سر و کار نداشتهاید، سیکیلون ولی یکی از بهترین گزینههای کمدی موجود برای دنبال کردن است. شاید ایدهی کلی یک سریال کمدی در مورد یک جمع خورهی تکنولوژی، چیز چندان نابی نباشد، اما این سریال که محصول سال 2014 شبکهی اچبیاو است به راحتی خود را متمایز میکند. داستان کلی این مجموعه در رابطه با گروهی از برنامهنویسان جوانی است که در سیلیکون ولی در جستجوی موفقیتاند.
Better Call Saul
اولین نکتهای که در مورد این سریال میتوان به آن اشاره کرد این است که این کمدی-درام شبکهی AMC، توسط خالق/ین سریال فوقالعاده محبوب و مقتدر بریکینگ بد ساخته شده است و دربارهی زندگی شخصی جیمی مکگیل (سال گودمن)، وکیل چهرهآشنای سریال بریکیگ بد است. البته باید به این نکته توجه داشت که با وجود ماهیت اسپینآفی این سریال، نباید از تبحر سازندگانش چشمپوشی کرد. داستانها کاملا از هم جدا و مستقلاند و با اینکه ممکن است دیدن بازیگرهای مشترک -و طبعا آشنا- با سریال بریکینگ بد برای بینندهی سریال حس نوستالژیک داشته باشد، اما این تاثیر در حد نوستالژیسازی باقی میماند و شخصیتها در این سریال بدون کم و کاست و به شکلی کاملا مستقل به نمایش در میآیند.
The Office
نسخهی آمریکایی سریال آفیس با وجود پایان یافتن با نه فصل در این لیست جای دارد زیرا با این که تلاش شدهاست تا مجموعههای آنچنان طولانی در این لیست حضور نیابند، صرف نظر کردن از آوردن نامی از این سریال در لیستی با محوریت کمدی آنچنان تصمیم سادهای نیست.
فصل اول این سریال در واقع نسخهی آمریکایی شده (یا میتوان بهتر میتوان گفت ترجمهی آمریکایی شده) از آفیس انگلیسی ساختهی ریکی جرویس است اما از فصل بعدی سریال رفته رفته هویت مستقل خود را پیدا میکند. نوع روایت به حالت یک مستند چندین ساله از زندگی کارمندان یک شرکت فروش کاغذ در پنسیلونیاست.
Brooklyn99
کمدی پلیسی پر سر و صدای شبکه FOX. اولین چیزی که در رابطه با این سریال به ذهن میرسد این است که تکلیف این سریال با خود مشخص است: این سریال یک سریال کمدیاست. به این معنی که تمامی دیالوگها و موقعیتهای سریال رنگ و بوی اغراق شدهی کمدی دارد. طنز سریال گاهی به اتفاق یا مشکلی طعنه میزند؛ گاهی به لودگی نزدیک میشود که در قالب فضای ساخته شده توسط سریال قابل درک و لذت بخش است و گاهی بیننده را با خندهای بر لب احساساتی میکند. بیشک در میان انتخابهای ژانر کمدی، این سریال از بهترینهای حال حاضر است.
Triptank
انیمیشنهای کمدی مدتی است که بازار داغی دارند اما زمانی که با این انیمیشن طرف هستید باید خود را برای چیزی فراتر از حد تصور آماده کنید. این جمله الزاما به معنی این نیست که با سریال خوبی طرف هستید، بلکه شاید با بدترین و بیمعنیترین سریالی مواجه باشید که تا کنون دیدهاید. اما اگر دنبال تجربهای مطمئنا متفاوت از لحاظ فرم و محتوا هستید شاید شجاعانهترین انتخاب شما باشد. با احتیاط اقدام کنید زیرا که احتمال زیادی وجود دارد که محتوای این سریال که حجم عمدهای از پارودیهای خلاقانه را برایتان به ارمغان میآورد، بتواند برای شما منزجز کننده، بیمعنی یا حتی توهینآمیز باشد. سریال داستانی مشخص و دنبال شدنی نداشته و از قسمتهای مختلفی تشکیل شده که طراحیهای مختلفی نیز داشته و برخی نیز در طول سریال تکرار میشوند.
Workaholics
داستان این مجموعه دربارهی سه دوست مجرد همکار در یک شرکت بازاریابی تلفنی است که با یکدیگر در یک خانه زندگی میکنند. در عمدهی سریالهای کمدی، بیننده شاهد شخصیتهای مختلفی است که با تعامل با یکدیگر، هر کدام به نوعی به روند و بار طنز سریال کمک میکنند. از بین انواع مختلف این شخصیتها میتوان به “احمق” اشاره کرد؛ حال تصور کنید که هر سه شخصیت اصلی سریال پیش رویتان احمق، و ناتوان در برقراری ارتباط با دیگران باشند.
The Last Man On Earth
عنوان سریال به خوبی موضوع اصلی سریال را توصیف میکند. ویروسی در زمین پخش شده است که باعث شده ویل فورت در نقش فیل به دنبال موجود زندهی دومی بر روی زمین خالی از سکنه باشد. متاسفانه با پیش رفتن سریال رفته رفته از بکر بودن ایدهی اولیه کاسته میشود و حتی کار به جایی میرسد که حتی نام سریال نامناسب به نظر میرسد اما با اینکه این مسئله توی ذوق میزند همچنان با مجموعهی کمدی جالبی مواجه هستیم که داستانهای جالبی برای دنبال کردن در اختیار بیننده قرار میدهد.
Fargo
بیشک نام این مینیسریال برای اهل سینما آشناست. این درام جنایی شبکهی FX که تحت تاثیر فیلم ساختهی برادران کوئن با همین نام ساخته شده است سه فصل مستقل از هم دارد که میتوان بدون نیاز به تماشای دیگری به یکی از آنها پرداخت. این سریال از فصل اول با کسب جوایز متعدد جای خود را به عنوان یکی از بهترین گزینههای در حال پخش محکمکردهاست.
OZ
آز از آن دسته سریالهایی است که شبکهی کابلی مطرح HBO به آن مدیون است. این سریال در واقع اولین درام یکساعتهی اچبیاو است که در سال 1997 پخش شد و سنگ بنایی برای سریال های بزرگ و مطرح این شبکه، مانند وایر و سوپرانوز محسوب میشود. این سریال دربارهی بخش ویژهای در یک زندان فوقامنیتی به نام شهرزمرد (اشاره به جادوگر شهر آز) است و برخلاف عمدهی فیلمها و سریالهایی که در زندان اتفاق میافتند، به جای به تصویر کشیدن فرار کردن از زندان به رابطهی بین زندانیها و تصمیمات و تاثیر آنها بر زندگی روزمرهی دیگر زندانیان میپردازد. به سختی میتوان برای این مجموعه شخصیت و یا شخصیتهای اصلی در نظر گرفت و فقدان شخصیتهای سفید یا سیاه آن را از اکثر سریالهای جدید یا قدیمی متمایز میسازد.
Westworld
معرفی این مهرهی تازه نفس شبکهی HBO را را میتوان با این آغاز کرد که پربینندهترین فصل اول سریال این شبکه از آغاز تا کنون بوده و بالاترین نمره در بین فصول اول سریالهای این شبکه را به خود اختصاص داده است. نامهای بزرگی نیز در بین عوامل این سریال به چشم میخورد که از آنها میتوان به جاناتان نولان به عنوان خالق و جی جی آبرامز در نقش تهیهکننده اشاره کرد. وستورلد در واقع یک پارک تفریحی برای افراد ثروتمندی است که قصد تجربه کردن چیزی شبیه به زندگی واقعی، اما با محوریت و سلطهی خودشان را دارند و کاربرد عمدهی پارک رفع نیازها، فانتزیها و امیالی است که در دنیای واقعی به دلیل پیامدهایشان سرکوب میشوند. در سریال ایدهی هوش مصنوعی به چالش کشیده میشود و با این که ممکن است فکر کنید میتوانید با توجه به اسم هوش مصنوعی روند سریال را پیشبینی کنید، شاید بهتر باشد شروع به دیدن این مجموعهی موفق کنید.