فصل هفتم Game of Thrones: نکاتی از قسمت پنجم که حتما از دست دادهاید!
در قسمت این هفتهی بازی تاج و تخت، دیدیم که دنریس در رابطه با این که به لشکر لنیسترها میگوید «یا تسلیم شوید یا بمیرید» با کسی شوخی ندارد. رندیل و دیکان تارلی پس از این که وفاداری خود را به ملکه سرسی اعلام نمودند توسط آتش اژدهای دنریس کشته شدند.
در جای دیگری از دیگری از دنیای بازی تاج تخت زمینه برای دو قسمت پایانی این فصل فراهم شد. جان اسنو گروهی تشکیل داد تا به آنسوی دیوار بروند و با مدرکی دال بر وجود وایت واکرها بازگردند تا بتوان وجود پادشاه شب را به ملکه سرسی اثبات کرد؛ به امید این که او در جنگ با وایتواکرها به دیگران کمک کند. جیمی لنیستر که در قسمت قبل دیدیم توسط بران از آتش اژدهای دنریس نجات پیدا کرد، بعد از این واقعه با برادرش تیریون ملاقات کرد. تیریون صحبتی با واریس دربارهی دنریس که مخالفانش را همانند پدر با آتش از بین برده بود داشت. این دو نسبت به این مسئله احساس خوبی ندارند. آریا و خواهرش سانسا مثل این که به فصل اول بازگشته باشند با یکدیگر مشکل دارند و لیتلفینگر هم تلاش کرد تا مشکلات میان این دو را افزایش دهد. گندری نیز بالاخره به سریال بازگشت.
پتک گندری:
سلاح انتخابی این آهنگر پتک جنگی است که در این قسمت برای متوقف کردن کسانی که سعی در گرفتن تیریون داشتند از آن استفاده کرد. این همان سلاحی است که پدرش در نبردها از آن استفاده میکرد.
در قسمت این هفتهی سریال بازی تاج و تخت، خوانندگان کتابهای نغمهی آتش و یخ یک سری اسامی را از کتاب شناختند. زمانی که اساتید سیتادل به اصرار سم بر واقعی بودن خطر وایتواکر بیاعتنایی نشان دادند به افسانههای دیگری اشاره کردند که نسل به نسل در هفت پادشاهی منتقل شده است.
یکی از این اساتید گفت : «این قضیه من را به یاد جرمی از اولداستون میاندازد. همون شارلاتانی که ادعا میکرد از نوادگان فرزندان جنگله.»
تابهحال در سریال نشانی از انسانی که از تیرهی نوادگان جنگل باشد وجود نداشته اما چنین شخصیتی در کتابها وجود دارد.
جنی همسر دانکن تارگرین، فرند شاه ایگون پنجم، یکی از اجداد دنریس است. از ازدواج این دو استقبال نشد و پدر او تلاش کرد که این ازدواج را فسخ کند. دانکن با این کار مخالفت کرد و به همین خاطر از حق پادشاهی خود بر تخت آهنین گذشت. آوازهای بسیاری در وصف داستان عاشقانهی میان این دو در سرتاسر هفت پادشاهی خوانده میشود. در نهایت جنی پذیرفته شد و با خود دوستی به نام «گوست آف های هارت» را آورد. او پیشبینی کرده بود که شاهزادهی موعود، یا همان آزور آهای در مذهب خدای روشنایی، از خاندان آریس تارگرین دوم و خواهرش ریلا خواهد بود. بعدها پدرشان (برادر دانکن، شاهزاده جاهریس) آنها را وادار به ازدواج کرد. اریس دوم بعدها با نام پادشاه دیوانه شناخته شد و با همسرش ریلا سه فرزند داشتند: ریگار، ویسریس و دنریس. در این فصل متوجه شدهایم که پیشگویی آزور آهای ممکن است دربارهی یک مرد یا زن بوده باشد؛ یا دنریس یا جان، پسر ریگار.
لمس کردن اژدهای دنریس توسط جان اسنو و اثبات این که او در واقع اسنو (حرامزاده) نیست:
پیشتر در مطلبی به تفصیل به این قضیه پرداختهایم. خلاصهی امر این است که جان اسنو فرزند قانونی ریگار تارگرین و لیانا استارک بوده. برای مطالعهی این مطلب به اینجا مراجعه کنید.
لودوس کیست؟
در همان صحنهای که از جنی از اولداستونز استفاده میشود، استاد دیگری افسانهی لودوس را به یاد میآورد. او میگوید: «لودوس را فراموش نکنید که به او وعده داده شده بود که خدای مغروق برمیخیزد و ایگون فاتح را نابود میکند.»
ایگون پادشاهی بود که تخت آهنین را ساخت و هفت پادشاهی را هم متحد کرد. او همچنین اولین فرد از خاندان بسیار بزرگ تارگرین بود که بر وستروس حکومت کرد.
در کتاب نغمهی آتش و یخ جورج مارتین، دو شخص به نام لودوس وجود دارند. اولی پادشاه جزایر آهنین بوده که ادعا میکرده فرزند زندهی خدای مغروق است که مردم جزایر آهنین او را به عنوان خدا میپرستیدند. او زمانی که ایگون به جزایر آهنین حمله کرد خدای مغروق را فراخواند تا هیولاهای دریاییاش کشتیهای جنگی ایگون را نابود کنند. وقتی این اتفاق نیافتاد او و پیروانش جیبهای خود را با سنگ پر کردند و به دریا قدم گذاشتند تا با پدر او مشورت کنند. بسیاری از اجساد پیروان لودوس در سواحل اطراف پیدا شدند اما خود او هرگز یافت نشد.
دومین مورد مردی است که به ادعای خود، لودوس باززادهشده بوده که در دوران سلطنت فرزند ایگون یعنی شاه انیس وجود داشته است. او شورشی در جزایر آهنین به راه انداخت اما به سرعت کشته شد.
حاملگی سرسی:
همه پیشگویی سرسی که در کودکی توسط مگی قورباغه به او گفته شده بود را شنیدهایم. زمانی که سرسی میپرسد که آیا او و پادشاه صاحب فرزند میشود پاسخ شنید: «اوه بله، شش و دهتا برای او و سه تا برای تو. تاج و ردایشان از طلا خواهد بود.»
منظور مگی فرزندانی نیست که او و رابرت با هم به دنیا آورده باشند. چرا که میدانیم سرسی و رابرت هیچگاه با یکدیگر صاحب فرزندی نشدند و منظور مگی سه فرزند سرسی با جیمی، یعنی جافری، میرسلا و تامن بوده است. شاید سرسی دوباره حامله باشد که این موضوع بسیار به جیمی در راستای باور داشتن به او به خاطر عشقشان کمک خواهد کرد؛ اما اگر پیشگویی را باور کنیم، او هرگز فرزند دیگری به دنیا نخواهد آورد.
گوست منتظر جان اسنو است:
ممکن است برای طرفداران جان اسنو و گرگ دوستداشتنیاش «گوست» سؤال شده باشد که اصلاً این گرگ کجاست. این سؤال در قسمت «نبرد حرامزادگان»ایجاد شد و تاکنون پاسخی به آن داده نشده بود. در این قسمت سانسا بالاخره خبری از او داد. زمانی که او به آریا توضیح میداد که سر و کله زدن با لردهای کلهشق شمالی چگونه است گفت که این افراد مغرور مثل گوست منتظر برگشت جان نمینشینند. میتوان از این حرف نتیجه گفت که گوست در وینترفل است و احتمالاً برای کاهش هزینههای CGI تا زمان برگشت جان اسنو او را نخواهیم دید.