بعد از وقفهای یک ساله، بازی دیگری از مجموعهی «فرقه اساسین» (Assassin’s Creed) به زودی منتشر خواهد شد. اما این نسخهی جدید، حداقل از منظر ظاهر، با نسخههای پیشین تفاوت خواهد داشت؛ خوب یا بد بعداً ثابت خواهد شد. خواه از طرفداران قدیمی این مجموعه باشید یا تازهواردهای هیجان زده، مطمئناً «ریشهها» (Assassin’s Creed: Origins) تجربهای متفاوت خواهد بود. در ادامه باگیمنیوز همراه باشید تا به عمق این بازی نفوذ کنیم و ببینیم یوبیسافت چه چیزی تدارک دیده است.
شاید نخستین چیزی که توجه را جلب کند منطقه جغرافیایی «ریشهها» باشد که بعد از مدتها باز به شرق نزدیک شده. شرقی که همیشه هالهای از رمز و راز در خود داشته، و حتی از این هم بهتر میشود، مصر باستان که ویژگی بارز آن افسانهها و قصههایی است که از جنسی متفاوت با تمام نقاط دیگر دنیا هستند. اگر اخبار بازی را دنبال کرده باشید، میدانید که در این بازی یوبیسافت از پتانسیلهای مصر کاملا بهره برده و تور گردشگری مصر باستان نیز راه انداخته است!
بازی داستان «بایِک» را دنبال میکند که با عقاب دستآموز خود ماجراجوییهای جالبی در سرزمین فراعنه خواهد داشت. اما پرسش مهم این است: آیا فرمول قدیمی و تکراری «فرقه اساسین» در لباسی تازه جذابیت خواهد داشت یا این دنباله محبوب همچنان به سیر نزولی خود ادامه میدهد؟ [بازخوردها دربارهی نمایشهای بازی تا کنون به اندازهی کافی مثبت بودهاند که بشود آن را باب میل طرفداران و بازیکنندگان جدید تعبیر کرد، اما نباید فراموش کنیم که یوبیسافت همیشه پیش از انتشار، وجههی بسیار خوب و پسندیدهای از بازی خود ارائه میدهد و برای قضاوت زود است.]
در پاسخ باید گفت مطمئناً یوبیسافت خود از نخنما شدن بازی خود خبر دارد و در «ریشهها» سعی کرده با تغییرات کوچک در دستور طبخ «فرقه اساسین» آن را از سقوط در درّه بازیهایی که زمانی خوب بودند نجات دهد، و علاوه بر این حس قدیمی و آشنای بازی را در خود حفظ کند.
اولین تغییر بارز در خط داستانی و مأموریتهای بازی مشاهده میشود. شاید برای شما هم اتفاق افتاده که در بازیهای قبلی بعد از مدتی از سیر اصلی داستان منحرف شده و سراغ مأموریتهای جانبی بروید، و بعد که به داستان اصلی باز میگردید مانند آلیس خود را در سرزمین عجایب ببینید. (خود من در «بلک فلگ» به قدری در پی شکار در دریاها و آپگرید کردن کشتی خود بودم که اصلاً داستان بازی را درک نکردم). اما Origins سعی کرده این اشکال را رفع کند؛ چنین که مأموریتهای جانبی همه خط داستانی خود را دارند و جدا از داستان اصلی هستند، تقریباً مانند ساید کوئستهای «ویچر».
در نسخههای ابتدایی، «فرقه اساسین» تمرکز بیشتری بر مهارتهای مخفیکاری داشت، و از شماره 4 و 5 سیستم مبارزات حالت نبردهای چند نفره به خود گرفت و مأموریتها در قالب هرج و مرج و سرشاخ شدن با دشمنان انجام میشد. در این نسخه جدید اما هر دو حالت امکانپذیر است. در عمل، سیستم مبارزات بازی تا حدودی شبیه به «بلادبورن» شده، که باید جلو رفت ضربه زد و سپس عقب کشید؛ اما این کجا و آن کجا. مثل همیشه، شخصیت شما زرادخانه از سلاحهای مختلف در اختیار خود دارد. از نیزه و شمشیر یک دست گرفته تا دو شمشیر و چیزهای دیگر. نکته جالب این است که هرکدام از این سلاحها سبک مبارزه خاص خود را دارند اما در مجموع تفاوت زیادی بین آنها نیست. سیستم مبارزات بازی اما بیش از اینکه بر مهارت تمرکز داشته باشد بر سطح تواناییهای شخصیت بازی تمرکز دارد. بدین معنی که ممکن است با یک استراتژی موفق به شکست حریفی که 5 لول بالاتر از شما باشد نشوید اما بتوانید حریفی هم سطح خود را با همان استراتژی شکست دهید. مطمئناً قصد سازندگان از چنین کاری به چالش کشیدن بازیکن بوده. اما این گونه چالشها منصفانه نیستند، زیرا بازی مخصوصاً با مکانیکهای خود قصد کشتن شما را دارد.
از طرف دیگر، ممکن است حین بازی کردن Origins حس «فارکرای» هم بهتان دست دهد؛ زمانی که در بیابانها یا جلگههای نیل حرکت میکنید و با حیوانهای مختلف درگیر میشوید.
در کل «ریشهها» تجربهی جدید و خوشایندی خواهد بود. حداقل میدانیم این یک سالی که تیم سازنده فرصت داشته در جهت بهتر کردن بازی تلاش کرده است. حداقل میتوان گفت تلاشتون قابل تحسینه.