Game News | گیم نیوز
All Things About Games!

از مرگ برگشته؛ با ۱۰ زامبی برتر تاریخ بازی‌های ویدئویی آشنا شوید

4

خیلی از این زامبی‌ها ویژگی‌ها و مشخصات گوناگونی دارند. بعضی موجودات عظیم الجثه‌ی غیرقابل توقف هستند، برخی جیغ و داد می‌کنند و همنوعانشان را به محل حضورشان جذب می‌کنند، بعضی هم به طرق مختلف گازهای سمی تولید می‌کنند و ده‌ها مدل مختلف دیگر. در مواجهه با این تنوع، چه کاری بهتر از دسته بندی کردن آن‌ها و معرفی باحال‌ترین و خاص‌ترین و در یک کلام برترین زامبی‌های دنیای بازی‌های رایانه‌ای می‌توان کرد؟ با معرفی 10 زامبی برتر با گیم‌نیوز همراه باشید.

زامبی‌ها حالا سال‌هاست به جزء جدایی ناپذیر بازی‌های ترسناک تبدیل شده اند. چه در حل بازی کردن بک بازی تک نفره در یک عمارت تسخیرشده باشید، چه یک بازی چندنفره‌ی سریع و چه به عنوان یک محتوای جانبی برای یک بازی تیراندازی اول شخص، زامبی‌ها و بازگشتگان از مرگ به عنوان دشمن دست از سرتان برنمی‌دارند.

10- مبتلایان (مجموعه‌های هاف-لایف، L4D، بازی The Last of Us و …)

در این گزینه همه‌ی زامبی‌های شاخص که در واقع مردم بدشانسی بوده‌اند که با ابتلا به یک بیماری و عفونت یا یک انگل به زامبی تبدیل شده‌اند را جمع کرده‌ایم. طرفداران آثار ترسناک از همان زمانی که دنی بویل در فیلم 28 روز بعد طیفی از زامبی‌های شبه مبتلا را معرفی کرد، سال‌هاست که با هم در جدال هستند.

برای من، زامبی یعنی کسی که مرده و دوباره به زندگی برگشته است؛ با این وجود نباید از این دشمنان آدم‌خوار غافل بود. نمونه‌هایی مثل Headcrabها در سری L4D یا زامبی‌های مبتلا به نوعی قارچ در بازی «آخرین ما» (The Last of Us). در Left 4 Dead، کله‌خرچنگی‌ها با آن خوی وحشی و بدن باد کرده‌شان یادآور رده‌ای آشنا و مشخص از زامبی‌ها در دنیای سرگرمی هستند. آن‌ها ممکن است دقیقا با تعریف «از مرگ برگشته» هم‌خوان نباشند اما از آن‌جایی که علاقه‌ی زیادی بهشان دارم، آن‌ها را در این لیست قرار می‌دهم.

9- مادر (دراگون ایج 2)

اگر «عصر اژدها 2» (Dragon Age 2) را بازی کرده باشید، می‌دانید هاوک که در تله‌ی دنیای سیاست سرزمین کرک‌وال و در میان جدال تمپلارها و جادوگران گرفتار شده، ممکن است تعدادی از دوستان و اعضای خانواده‌اش را از دست بدهد. یکی از تراژیک‌ترین اتفاقات بازی در کوئست All that Remains اتفاق می‌افتد. جایی که بالاخره هویت قاتل سریالی شهر فاش می‌شود و او کسی نیست جز کوئنتین، خواستگار مادر مرحوم هاوک که حالا تبدیل به یک نکرومنسر شده و در صدد است با جادوی سیاه، عشق از دست رفته‌اش را به زندگی بازگرداند. در نهایت بعد از یک تجدید دیدار دراماتیک، مادر پس از کشته شدن نکرومنسر توسط هاوک می‌میرد.

8- گله‌ی زامبی‌ها (Dead Rising)

تا قبل از عرضه‌ی موفق بازی «دد رایزینگ» برای کنسول ایکس‌باکس 360، زامبی‌ها به عنوان دشمنانی ترسناک اما رام و قابل کنترل مطرح شده بودند. زامبی‌های رزیدنت اویل شاید می‌توانستند شما را با راه‌های مختلف از پا دربیاورند اما هیچ وقت تعدادشان آنقدری نبود که آن حس پساآخرالزمانی واقعی را بهتان منتقل کند. اما همه‌ی این داستان‌ها وقتی عکاسی به نام فرانک وست به فروشگاه زنجیره‌ای بزرگ وال‌مت وارد شد تا درباره‌ی علت اتفاقات مرگبار کولورادو تاون تحقیق کند، تغییر کرد .

گله‌های زامبی DR همان چیزی است این عنوان را متفاوت کرد. یک زامبی تک و تنها را شاید بتوان ندید گرفت اما در فروشگاه وال‌مت، بیش از 50 هزار زامبی وجود داشت! آن‌ها شاید کمی کند بودند اما لحظه‌ای از تحرک و تقلا برای رسیدن به شما دست برنمی‌داشتند.

7- جان مارستون (RDR: Undead Nightmare)

Undead Nightmare یک اکسپنشن بزرگ زامبی محور برای بازی بسیار موفق و محبوب Red Dead Redemption است. در این شاهکار کمدی-ترسناک، هنگامی که مرده‌ها زنده شده اند، جان مارستون باید به دنبال راه درمانی باشد تا از تبدیل شدن همسر و پسرش به زامبی جلوگیری کند. او باید یک شیء نفرین شده را به جایگاه اصلیش در یک دخمه‌ ببرد. همه چیز خوب به نظر می‌رسد تا اینکه یک کفن دزد به نام سث آن شی را می‌دزدد و دوباره مرده‌ها را به راه می‌اندازد. مارستون که بعد از وقایع پایان بازی اصلی مرده است، از قبر بیرون می‌آید و سوار بر اسب شبح مانندش ماجراجویی جدیدی را آغاز می‌کند. Undead Nightmare فرصت بی‌نظیری در اختیار مخاطب قرار می‌دهد تا بتواند در نقش یک زامبی بازی کند.

6- هیلتر زامبی (Zombie Army Trilogy)

نازی‌های زامبی از دهه‌ی هفتاد به عنوان گزینه‌ای ایده‌آل برای فیلم‌های زامبی محور تبدیل شدند. چرا؟ چون در این‌که آن‌ها نیروها و افراد شروری هستند شکی نیست و هیچ کس در هنگام کشتن آن‌ها به دلیل اینکه روزی انسانی زنده بوده‌اند، احساس بدی پیدا نمی‌کند؛ چون نازی‌ها در زمان زنده بودن هم -حتی شاید بیشتر- موجودات بد و شروری بوده‌اند. نسخه‌ی فرعی بازی اسنایپر الایت به نام Zombie Army Trilogy طیف گسترده‌ای از نازی-زامبی‌ها را برای کشتن در دسترس قرار می‌دهد از جمله یک نسخه‌ی غول‌آسا و عظیم‌الجثه از شخص هیتلر! رویارویی با این دشمن بزرگ و بسیار قدرتمند، موقعیتی ابزورد و خاص از آب درآمده است.

5- شخصیت بازیکن (ZombiU)

بازی ZombiU عنوانی چالش برانگیز و ترسناک بود. مواجهه و مبارزه با موج عظیمی از زامبی‌های عصبی و خطرناک در حین فرار از لندن، چیزی است که شاید مشابه‌اش در اکثر بازی‌های این سبک وجود دارد اما در اینجا جزییات تفاوت را رقم می‌زنند. زامبی‌ها در زامبی‌یو عصبی، خشمگین و خطرناک‌اند در حالی که گیمر هیچ کدام از این‌ها نیست. شما یک شهروند معمولی هستید که صرفا یک چوب بیس‌بال یا نهایتا یک تفنگ دستی با دو سه فشنگ در اختیار دارید. کلید کار دوری از زامبی‌هاست اما این اصلا ساده نیست. شما با یک بار گاز گرفته شدن خواهید مرد و اینجاست که بازی در یک پیچش جذاب، فرمول خاص خود را رو می‌کند.

وقتی در بازی مردید به عنوان شخصیت دیگری در جای دیگری به بازی بازمی‌گردید و اگر می‌خواهید تجهیزاتی که قبل از مردن داشته‌اید را به دست بیاورید باید شخصیت قبلی‌تان که حالا به زامبی تبدیل شده را پیدا کنید و پس از کشتنش، لوازمتان را پس بگیرید! تجربه‌ی بسیار عجیبی است. کشتن کسی که تا چند دقیقه‌ی پیش تمام تلاش‌تان را برای زنده نگه داشتتنش انجام داده بودید.

4- زامبی‌های بازی دراگونز دوگما

بازی دراگونز دوگما یک بازی نقش‌آفرینی جهان باز ساخت کپکام بود که در زمان خودش آن‌طور که شایسته بود مورد توجه و استقبال قرار نگرفت. دنیای بازی پر بود از انواع و اقسام دشمنان و هیولاهای مختلف که حتی در روشنایی روز هم مزاحمتان بودند. اما شب‌ها وضعیت به مراتب بدتر بود. وقتی آفتاب غروب می‌کرد اشباح بیرون می‌آمدند و مرده‌ها از گورهایشان برمی‌خواستند و به شکل زامبی حمله می‌کردند. در بین انواع مختلف زامبی‌های بازی دراگونز دوگما، آن دسته که کند حرکت می‌کردند، ناله می‌کردند و در تاریکی حرف‌هایی مثل «سرده…» یا «گرسنه‌ام…» می‌زدند بیشتر از همه برای من جالب توجه بودند. زامبی‌هایی که نشان می‌دادند زامبی بودن آن‌طور که به نظر می‌رسد باحال و سرگرم کننده نیست.

3- لی (مردگان متحرک)

در فصل اول بازی مردگان متحرک شرکت تل‌تیل، لی اورت شخصتی بود که کم‌کم رهبری گروه کوچکی از بازماندگان را برعهده می‌گرفت و ارتباط عاطفی نزدیکش با دختربچه‌ای به نام کلمنتاین، تمرکز اصلی بازی را به خود اختصاص داده بود.

درست است که هیچ کس در دنیای مردگان متحرک سرنوشت خوبی نخواهد داشت اما سرانجام لی واقعا غم‌انگیز بود. در طول فصل اول، لی تمام تلاشش را می‌کند و رابطه‌اش با کلمنتاین هر لحظه قوی‌تر می‌شود. کلمنتاین برای لی دختری است که هیچ وقت نداشته و او برای دخترک حکم والدینی را دارند که کلمنتاین نیاز دارد. در پایان لی هم به یک زامبی تبدیل می‌شود و کلمنتاین باید بین کشتن و راحت کردنش از این رنج و یا گذر کردن و او را به حال خود رها کردن یکی را انتخاب کند. تصمیمی دردناک و احساسی.

2- دختر بچه (تریلر Dead Island)

 

 

تریلر رونمایی از بازی زامبی محور جزیره‌ی مرده یا همان Dead Island، نه تنها یکی از بهترین تریلر‌های بازی‌های رایانه‌ای که یک فیلم کوتاه فوق‌العاده‌ی زامبی محور بود. در این ویدئوی 3 دقیقه‌ای که مدام جلو و عقب زده می‌شود با سرنوشت شوم خانواده‌ای که برای گذراندن تعطیلات به جزیره آمده‌اند همراه می‌شویم. خشونت و وحشتی که در تضاد با موسیقی پیانوی آرام و دلنشین تریلر قرار داشت.

بازی در نهایت آن‌قدری که این معرفی نشان می‌داد احساسی و دراماتیک نبود اما تریلر معرفی آن هنوز هم همانقدر تاثیرگذار است.

1- اولین زامبی (رزیدنت اویل)

نام رزیدنت اویل با زامبی عجین شده است. در نسخه‌ی اول این مجموعه، بازی قبل از معرفی آن‌ها به گیمر، مدتی زمان برای بالا بردن تنش و فضاسازی برای ورود آن‌ها صرف می‌کند. شایعاتی از قتل‌های مرموز و عجیب در اطراف راکون سیتی و جنگل‌های حاشیه‌ی آن به گوش می‌رسد. گروه کوچکی از مردم به افراد حمله می‌کنند و حتی آن‌ها را می‌خورند. پس از ناپدید شدن گروه براوو، گروه آلفای استارز وارد عمل می‌شوند تا موضوع را بررسی کنند. گروه قطعه‌های بدن قربانیان را پیدا می‌کنند و پس از حمله‌ی سگ‌ها، به عمارتی مخوف و به ظاهر متروکه پناه می‌برند اما آیا واقعا این عمارت خالی است؟ چه اتفاقی برای گروه براوو افتاده؟ و آن قاتلین آدم‌خوار چه کسانی هستند؟

پس از کمی جستجو در عمارت بالاخره با خطر اصلی روبرو می‌شوید. کسی یا چیزی روی جسد یکی از اعضای تیم براوو به نام کنث خم شده و در حال خوردن اوست. او آرام صورت خود را برمی‌گرداند تا به شما نگاه کند… . ده‌ها نوع زامبی و موجود دهشتناک مختلف در جهان رزیدنت اویل وجود دارد اما همه چیز از این موجود رنگ پریده‌ای که اولین بار سرش را به سمت گیمر برمی‌گرداند شروع می‌شود. پس از این اعضای استارز دیگر هیچ وقت آن آدم‌های سابق نشدند، درست مثل دنیای بازی‌های ویدئویی.

 

منبع kotaku
4 نظر برای این مطلب
  1. مارادونا می‌گوید

    سلام اقای عبدالهی.عالی بود.یک مدتی انگار نبودین!
    اخرین مطلبی که ازتون خوندم کالبدشکافی ونکوییش بود

    اقای عبدالهی یک پیشنهاد دارم.روز 20 مرداد تولد میکامی هست.یک مطلب براش بنویسین.

    مثل تولد ده سالگی پلاتینوم گیمز

    1. مجتبی عبدالهی می‌گوید

      سلام.
      هستیم در خدمتتون جناب مارادونا 🙂
      چشم اگه عمری بود و توانی، یه مطلب خوب برای میکامی عزیز کار خواهیم کرد.
      بازم ممنون.

      1. مارادونا می‌گوید

        ممنون اقای عبدالهی.فردا تولدش هست!خخخخ .ولی حالا طی هفته های بعد هم کار کنید موردی نداره!

  2. Frhn می‌گوید

    کاش ویدئویی بود مقالتون ۱۰۰٪ بازدیده فوق‌العاده‌تری میگرفت بازم مرسی عالی بود

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.