Game News | گیم نیوز
All Things About Games!

نُت‌نوشت: بررسی موسیقی متن فیلم There Will Be Blood

0

«جانی گرینوود» (Jonny Greenwood) را همه با گروه افسانه‌ای Radiohead می‌شناسند. او نوازندگی گیتار و کیبورد و در برخی موارد آهنگسازی گروه را بر عهده دارد و علاوه بر این‌ها برای ارکستر معاصر لندن و کنسرت ارکستر بی‌بی‌سی نیز آهنگسازی کرده. تسط کامل او بر سازهای دیگری از جمله بیس، درامز، پیانو، ویولا و اوندس مارتنوت (سازی شبیه به پیانوهای الکتریکی) او را موسیقی‌دانی تمام عیار جلوه می‌دهد.

اگر تا به حال فکر می‌کردید که تنها با یک نوازنده گیتارالکتریک یک گروه معروف مواجهید باید بگویم سخت در اشتباهید. ایده‌پردازی‌های او نه فقط در Radiohead، که در آهنگسازی ارکسترال و از همه مهم‌تر در موسیقی فیلم نیز بسیار خارق‌العاده و حیرت‌انگیز است. جانی در سال 2007 با پاول توماس اندرسون، سینماگر مستقل آمریکایی که فیلم‌های خاص او یک تنه هالیوود را به چالش می‌کشند، همکاری می‌کند و برای مهم‌ترین فیلم او یعنی «خون به پا خواهد شد» آلبومی به همین نام خلق می‌کند. و این آغاز همکاری این دو نخبه‌ی سینما و موسیقی است. در ادامه با بررسی موسیقی متن فیلم There Will Be Blood با گیم‌نیوز همراه باشید.

جانی در این فیلم از ترکیب‌های ملودیک اغلب نامطبوع یا همان دیسونانت برای تم اصلی استفاده می‌کند و با این کار باعث می‌شود جز با دیدن فیلم آن‌قدر از خلاقیت او لذت شنیداری نبریم. می‌گویم «شنیداری» چون نمی‌خواهم چیزی از شاهکار بودنش کم کنم.

آثار او در این آلبوم همگی زیبا و حیرت انگیزند، اما شاید به گوش برخی شنوندگانی که عادت به این نوع موسیقی ندارند خوش نیاید. این آلبوم از آن دست آلبوم‌هایی است که همگام با صحنه‌های فیلم، به آن‌ها معنا و مفهوم می‌دهد و مارا با استعاره‌های موجود در فیلم آشناتر می‌کند. نکته‌ای که شاید خیلی جلب توجه می‌کند این است که موسیقی جانی در وهله اول با ژانر و داستان فیلم جور در نمی‌آید.

در ادامه با ذکر چند نمونه از صحنه‌های فیلم به بررسی موسیقی جانی و مفاهیمی که از ترکیب تصویر و موسیقی به دست می‌آید می‌پردازیم.

وحشت در دامنه‌ی کوه

فیلم با ترکیب نامطبوعی از صدای چند ویالن که به حالت کرشندو (افزایش شدت صدا) در یک نت و برروی نمایی ثابت از کوه‌ها به اوج می‌رسند و دوباره به همان حالت نامطبوع باز می‌گردند، آغاز می‌شود. این قطعه (Henry Plainview) به گونه‌ای است که بیننده با شنیدن آن حدس می‌زند که قرار است فیلمی در ژانر وحشت ببیند.

صحنه بعدی، جایی که دنیِل (شخصیت اصلی داستان) با پای شکسته خود را به سمت همان کوه‌ها می‌کشاند، دوباره آن ترکیب ترسناک عینا تکرار می‌شود و در همان نما به اوج می‌رسد. به تعبیری، ترکیب تصویر و موسیقی و نوع حرکت دنیِل، او را موجود خطرناک یا نوعی بیماری جلوه می‌دهد که هنوز جان نگرفته و قرار است به سرزمین انسان‌ها حمله کند. این موجود همان نفت است؛ همان صنعت.

بازارهای آینده

در صحنه دیگری از فیلم، آن‌جایی که دنیِل در ایستگاه قطار نشسته و با تلفن به شرکای خود خبر از منابع عظیم نفتی در لیتل بوستون می‌دهد، تکرار چند سری توالی از استکاتوهایی (نواختن نت‌ها به صورت تک تک و منقطع) را می‌شنویم که صحبت‌های او را همراهی می‌کنند. شنیدن این قطعه، که جانی عنوان «بازارهای آینده» را برآن گذاشته است، با آن فراز و فرودهای ویالن‌ها که گاه به شکل تکی و گاه باهم می‌نوازند، حس هیجان یا وحشت پیش از وقوع مصیبت را می‌دهد. مصیبتْ همان تکثیر این موجود خطرناک است؛ او شرکایش را به لیتل بوستون می‌آورد تا مقدمات استخراج نفت را فراهم کنند.

اما همین ترکیب نامطبوع زمانی که از مقدمه‌چینی‌های دنیِل و همکارانش برای حفر چاه و احداث دکل به صحنه‌ای کات می خورد که در آن هانری و دختر کوچک خانواده ساندی باهم صحبت می‌کنند، آرام و دلنشین می‌شود. گویی از دنیای ترسناک و پر از تزویر و دورویی بزرگسالان بیرون آمدیم و وارد دنیای معصومانه کودکان شدیم. همین کودکان اما درباره میزان سود حاصل از این تجارت حرف می‌زنند؛ آن‌ها هم در نهایت محکوم به همان دنیای بزرگسالان‌اند.

اقیانوسی از نفت

شاید مهم‌ترین قطعه جانی در این آلبوم، قطعه «سرزمین‌های قانونی» است که آن را در صحنه فوران نفت از دکل دنیِل و آتش گرفتن آن می‌شنویم. در این قطعه سازهای کوبه‌ای نقش اصلی را ایفا می کنند‌و پیوسته بر تعداد آن‌ها اضافه می‌شود تا جایی که ریتمی غیرعادی و درهم را تشکیل می‌دهند.

باز هم همان حس نامطبوع قطعات قبلی ولی این‌بار با سازهای کوبه‌ای. حس برآمده از این ریتم آن‌ها چیزی شبیه تبل‌های جنگی است. با فوران نفت دنیِل می‌فهمد اقیانوسی از نفت زیرپایش قرار گرفته. از این این‌جا به بعد است که به معنای واقعی خون به پا می‌شود؛ دنیِل جنگ اصلی خود را برای تبدیل شدن به ابر قدرت آغاز می‌کند. فرزند خود را کم کم از یاد می‌برد، با ایلای (نماینده دین و مذهب) در می‌افتد و نیرومندتر می‌شود، به هیچکس رحم نمی‌کند و برای تصاحب زمین‌های بیشتر از هیچ کاری دریغ نمی‌کند.

پایان زندگی

آخرین قطعه جانی با عنوان «کوارتت کاشف» برخلاف نمونه‌های قبلی بسیار آرام و گوش نواز است. این قطعه را هنگامی می‌شنویم که دنیِل با تصاحب تمامی زمین‌ها و شکست تمامی دشمنانش در ایستگاه قطار نشسته و با همان چهره عبوس همیشگی‌اش به فکر فرو رفته است.

این قطعه حس پایان غم انگیز و تراژیک را به بیننده القاء می‌کند. دنیِل با آن‌که به تمام آن‌چه می‌خواست رسیده اما اصلا حس خوشبختی ندارد و گویی به پوچی رسیده است. نت‌های کشیده ویالن دراین قطعه هم چنین گذار نسل‌ها را در تصاویر همراهی می‌کند. گذار از زندگی پر از نفرت دنیِل، که پایانی جز تنهایی ندارد، به زندگی پر از عشق هانری و ازدواج او با همبازی قدیمی‌اش. اینْ موسیقیِ پایان زندگی دنیِل است.

در مجموع آلبوم «خون به پا خواهد شد» کاری متفاوت از جانی گرینوود است که علاوه بر شاهکار بودنش به عنوان یک آلبوم، در کنار تصاویر اندرسون ارزشی دوچندان پیدا می‌کند. قطعا طرفداران جانی گرینوود، با آن نوای راک گیتار الکتریکش در گروه Radiohead، از شنیدن این قطعات تعجب خواهند کرد.

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.