دیمین شزل در سالهای اخیر موفق شده خودش را به عنوان یکی از برترین و امیدوارکنندهترین استعدادهای نسل جدید کارگردانهای هالیوود تثبیت کند. او با ساخت دو فیلم بسیار موفق «شلاق» و «لالالند»، مهارتش را در خلق لحظات سرشار از هیجان، اضطراب، تعلیق، عاطفه و خیال به معرض ظهور گذاشت. حالا او تنها پس از گذشت 4 سال از خلق اولین اثر سینماییاش، توانسته فیلمی بلند پروازانه را با محوریت یکی از پرطرفدارترین بازیگران این روزهای هالیوود، رایان گاسلینگ، جلوی دوربین ببرد. در ادامه با نقد و بررسی فیلم First Man جدیدترین ساختهی شزل با گیمنیوز همراه باشید.
شزل در حالی که روایت فیلمهای پیشیناش که خود او نویسندگی آنها را برعهده داشت حول محور شخصیتهای اصلی داستان و با تمرکز زیاد روی موسیقی و ژانر جاز شکل میگرفت، این بار با اعتماد به نوشتهی جاش سینگر، خالق «اسپاتلایت» و »پست»، به سراغ یکی از جذابترین و مهمترین نقاط تاریخ بشریت رفته است تا یکی از تاثیرگذارترین لحظههای پیشرفت تکنولوژی را، با خروج از محدودیتهای همگانی زمینیمان، و سفر به ماه زیر یک بررسی موشکافانه ببرد.
با برداشتن این گام مهم و قدم گذاشتن فراتر از حوزه آشنا و مورد علاقهاش، شزل، مانند شخصیتهای فیلم خود تلاش میکند تا تواناییهایش را، علیرغم شبهها و انگشتهای اتهام فراوانی که در این سالها به خاطر موفقیتهای بسیار زیاد آثار قبلیاش به سمت او نشانه رفته، ثابت کند. و چه انتخابی سختتر از یک روایت وفادار به واقعیت که باید مرزهای سفر به فضا و ژانر علمی-تخیلی را بدون تداخل رعایت کند.
فیلم روایتگر داستان نیل آرمسترانگ، اولین مردی که پایش را روی سطح ماه گذاشت است. اما روایت فیلم از سالهای پیشتر از این سفر خارقالعاده شروع میشود. داستان با بازگشت نیل از یکی از ماموریتهای فضایی ناسا برای امتحان قابلیتهای سفینهها و خلبانهای آنها آغاز میشود. برخلاف انتظار اکثر تماشاچیان ژانر علمی-تخیلی، تمرکز فیلم بیش از پیچیدگیهای بسیار و متفاوت سفر به ماه، به روابط میان شخصیتها، اشتباهات انسانی، از دست دادن عزیزان و کنار آمدن با محدودیتها و دردها، و سپس عبور از آنهاست. تمرکز شدید فیلم روی روایت یک جامعه، یک گروه همکار و یک خانواده، سفر فضایی فیلم را بدل به نوعی استعاره بیرونی از اتفاقات درونی شخصیتها میکند. اما استعارهای سرشار از غلطهای هزینهبر، سرشار از ترسها، تردیدها و شادیها، سرشار از عاطفه و سرشار از شکست، مانند انسان.
در میان مراحل مختلفی پیشروی ناسا و عبور آنها از موانع انسانی و فنی ممکن، ما با عواطف، خواستهها، شباهتها و بلندپروازیهایمان به عنوان یک گروه آشنا میشویم. شخصیتهایی که در مقاطع مختلف روایت، به چشم رقیب شخصیت اصلی و مانعی برای از سرراه برداشتن به آنها نگاه میکردیم، به واسطه ضعفهای انسانی مشترکشان برایمان دلپذیر و قابل همذات پنداری میشوند، تا جایی که برایمان تفاوت چندانی نمیکند که در پایان نیل یا کس دیگری در سفینه راهی ماه حضور داشته باشد، چراکه پس از تمامی تلاشها و فداکاریها، شبیه هر شخصیت داستان، تنها موفقیت ماموریت، و گذاشتن اولین جای پایمان روی سطحی خارج از زمین، برایمان حائز اهمیت است.
شزل در کارگردانی خود سعی کرده از بروز بازیهای اغراق شده و لحظهها و صحنههایی که مخاطب را از روایت جدا و روی شخصیت یا تواناییهای یکی از بازیگران متمرکز میکند، خودداری کند. به همین دلیل تمام بازیهای فیلم، در سطحی باورپذیر و معمول، بدور از خودنمایی یا لحظات درخشان به پرده مینشیند. گاسلینگ بار دیگر وظیفه جان بخشی به شخصیتی کم حرف و درون گرا را به عهده دارد. شخصیتی که میلیونها نفر مصاحبه زنده و تصویرهایش را به وضوح در ذهن دارند، یکی از مشهورترین افراد تاریخ معاصر. بنابراین او با در پیش گرفتن روندی متفاوت، برخلاف بسیاری از بازیگران متدی که در نقش افراد مشهور برنده جوایز مختلف شدهاند، سعی در درک شخصیت حاضر در فیلمنامه و زنده کردن او، و نه یک شخصیت از جهان واقعی، میکند.
اما خود شزل در کارگردانی روندی متفاوت با آثار پیشیناش در پیش گرفته است. برخلاف شلاق و لالاند که نمایشی تمام عیار از تواناییهای منحصر بفرد او در جذاب تصویر کردن علایق شخصیاش بود، شزل این بار با کمترین میزان تظاهر، کاگردانیای در خدمت روایت را ارائه میدهد. فیلم نشانههای مهمی از بلوغ شزل دارد. آرامش و هوشمندی بی سر و صدای شزل در استفاده از ابزارش و تغییر و خمودن گوشههای سبکش برای جای گرفتن در فرم مناسب فیلمنامهای که در دست ساخت دارد، یادآور مهارت تحسین برانگیز ریدلی اسکات در محو شدن کارگردان در طول روایت با هدف تمرکز حداکثری روی خواست و تواناییهای فیلمنامه است.
هنگامی که داستان به سرانجامش نزدیک میشود، ما درک میکنیم که میان وقوع تمام شکستها و موفقیتها، میان تمام رقابتها و مرزها، این یک دستاورد بزرگ برای بشریت، به عنوان مجموعهای از تمامی کسانی که پیشتر از این اتفاق و پس از آن زندگی کردهاند، به حساب میآید و ما را تشویق میکند به بلند پروازی، به بزرگ آرزو کردن، نه تنها برای من، که برای همه ما.