گزارش آرش حکیمی از روند داوری آثار جشنواره هشتم همانقدر جذاب و خواندنی است که صریح و بیپرده و البته کامل است. در قسمت اول که میتوانید آن را اینجا بخوانید، حکیمی از چگونگی آغاز روند داوری و دعوت شدن به جلسات شروع میکند و تا بررسی برخی از بازیها و ژانرها پیش میرود. در قسمت دوم از تغییرات به وجود آمده در ساختار و چینش داوران گلایه میکند و البته روایت آنقدر جذاب و خواندنی است که بهتر است خودتان آن را در این صفحه بخوانید. «آرش حکیمی» از نامهای شناخته شدهی رسانههای بازی در کشور، امسال در جشنواره هشتم در میان داوران حضور داشته و از این حضور گزارشی تهیه کرده است که در گیمنیوز منتشر میکنیم.
در قسمت قبلی تا پایان روز 25 بهمن 97 با آرش حکیمی همراه شدیم و گزارش او را خواندیم. در ادامه با گزارش آرش حکیمی تا سوم اسفندماه همراه خواهیم بود.
26 بهمن جمعه – ساعت 5 بعد از ظهر. امروز محمد ایرجی تماس گرفت و مقداری در باب جشنواره صحبت کرد. محمد عضو شورای تصمیمگیری جشنواره است. توضیح داد که بعضی بازیسازان ایراداتی به سازوکار جشنواره گرفتهاند و یکی از اراذل در پاسخ جنجال راه انداخته است و طبق معمول از بار مسئولیت شانه خالی کردهاست. این فرد هم عضو شورای تصمیم گیری جشنواره است و کلاً آدم به درد نخوری است. من هم قبلاً چند بار رسماً و در رسانه به او گیر داده بودم. نمیدانم چرا این قدر برای مردم سخت است که آدمهای به درد نخور را از به درد بخور تشخیص دهند. به هر حال محمد گفت که در گروه تلگرامی شورای تصمیم گیری جر و بحث شده و این حضرت آقا هم گروه را ترک کرده است. در کل حرف محمد این بود که الان وقت این است که داوران و شورای تصمیم گیری بهم نزدیکتر بشوند تا مشکلی پیش نیاید. پیشنهاد داد که یک جلسه مشترک بگذاریم و من هم استقبال کردم. به محمد گفتم که ملکآرا نیامده و محمد هم توضیح داد که از قبل به ملک آرا نگفته بودند که باید بیش از 100 بازی را نصب کند و نظر بدهد. البته این قسمت را ملکآرا حق داشته ولی اگر جلسه اول را میآمد روند را میفهمید و میتوانست انصراف دهد. در کل جشنواره روال روی هوایی دارد که باید بیاید روی زمین. تا امروز حتی یک قرارداد نیمبند هم به ما ندادهاند که امضا کنیم. یا اینکه هیچ مکتوبی برایمان ارسال نکردهاند که روال جشنواره را حداقل اجمالاً توضیح دهد. به هر حال من دیشب مقداری شاکی شدم و یک پیغام در گروه تلگرام خطاب به آقایان آشتیانی، سعیدی، ملکآرا و ژیان نوشتم که: یعنی شما در ماه، 3 ساعت هم وقت ندارید که در جلسات شرکت نمیکنید؟ البته که آنها هم جوابی ندادند.
به محمد توضیح دادم که زهتابی ایراداتی از جشنواره گرفت. از جمله از وبسایت جشنواره که خیلی بد است. به محمد گفتم که آشتیانی به جای مهدی اصل داور شده و کسی هم به ما خبر نداده و من از گلخانی سوال کردم و گفت که در شورا تصمیم گرفته شده. محمد روحش هم خبر نداشت. در عین حال موضوع آن دو بازی که هم در بخش مورد انتظارها شرکت کردند و هم در بخش اصلی را هم گفتم و پاسخ بختیار که گفته بود «شورا گفته ایرادی ندارد». محمد گفت اصلاً همچون چیزی در شورا مطرح نشده و خیلی هم اشکال دارد. احساس میکنم شاید چند شورا وجود دارد، چیزهایی که گلخانی و دیگر دوستان در باب تصمیمات شورا میگویند با چیزهایی که ایرجی میگوید اصلاً همخوانی ندارد.
احساس می کنم مقدار زیادی ترس در برگزارکنندگان وجود دارد که از همه چیز میترسند. علی الخصوص از عکس العمل و حرف مردم. به قول سقراط دو نوع ترس وجود دارد یکی ترس از الم (درد) یکی هم ترس از حرف مردم.
به هر حال فعلاً کار خوابیده است تا بختیار لیست 30 بازی را بفرستد. امیدوارم بعد از جشنواره که قال راه افتاد فقط من نباشم که به حملات پاسخ میدهم.
امروز رسولی هم تماس گرفت و گفت که بازی لین در فهرست 15 بازی برتر پازل اپ استور قرار گرفته. خوشحال کننده است واقعا.
30 بهمن سه شنبه – ساعت 8 و نیم صبح است. دیشب آقای بختیار لینکی در گروه تلگرامی داوران فرستاد که فهرست منتشر شدهی اسامی داوران بود. البته که قبلاً هم یک خبر با همین محتوا منتشر شده بود، اما این بار فهرست با قبلی مقداری فرق میکرد.
فهرست خبر اولی این طور بود:
بر این اساس در بخش فنی، فرزام ملک آرا، یاسر ژیان و امیر بادامچی، در بخش هنری فراز شانیار، محمد نجفی و سعید جلابی و در بخش موسیقی اشکان بختیاری به داوری خواهند پرداخت.
در داوری بخش طراحی نیز محمد زهتابی، حمید سعیدی و وهاب احمدوند، در بخش رسانه آرش حکیمی و کسری کریمیطار و در بخش تولید نیز مهرداد آشتیانی حضور دارند.
که البته خبر ویرایش شده و اسم آشتیانی به جای مهدی اصل آمده است. اما در فهرست جدید ژیان هم دیگر حضور ندارد و به جای او حجت جعفری آمده است. زهتابی به من توضیح داد که حجت در فهرست بک آپ بوده و از قبل این فهرست تهیه شده بود. جالب این است که چرا من هیچ کدام از این موارد را نمیدانم؟ این دوستان حتی نمیدانند که نباید خبر را ویرایش کرد و باید اصلاحیه داد. البته که علی فخار میداند بقیه شان را نمیدانم.
ساعت حدود 11 دیشب بود که با ملک آرا تماس گرفتم که فردا (یعنی امروز) جلسه نهایی داوری است و یادش نرود که بیاید. ملک آرا گفت که کسی به من خبر نداده. یکی دو روز پیش از بنیاد بازیها به من زنگ زدند و گفتند که سه شنبه ساعت 2 جلسه است. حالا نمیدانم واقعاً امروز جلسه است یا نه. با این نظم فراوان احساس میکنم دارم در آلمان زندگی میکنم.
1 اسفند چهارشنبه – ساعت 2 و 30 بعد از ظهر است. دیروز حدود ظهر بود که از بنیاد بازیها تماس گرفتند که جلسه ساعت 2 را یادآوری کنند. پرسیدم چرا به آقای ملکآرا خبر ندادید؟ گفتند که ایشان در گروه شما نیستند و داروی این قسمت به صورت تیمی انجام میشود. مثلاً داوران رسانه جدا و داوران فنی جدا و غیره. من هم به ملکآرا خبر دادم که سه شنبه نباید بیاید و روز دیگر هماهنگ میکنند. جالبش این است که من از روال داوری هیچ اطلاعی ندارم و همه چیز را در لحظه میفهمم. بقیه را نمیدانم.
ساعت 2 و 5 دقیقه دم در بنیاد بودم و کسری هنوز نیامده بود. رفتم بالا و بعد از سلام و علیک آقای بختیار توضیح داد که من و کسری باید جایزهی داستان بازی را انتخاب کنیم. این موضوع را هم تا آن لحظه نمیدانستم، فکر میکردم جایزهی ویژه منتقدین یا همچون چیزی است. به هر حال در همین بین کسری هم آمد و مشغول شدیم. یکی دوتا بازی بود که ندیده بودم، آنها را بررسی کردم و بعد از حدود 2 ساعت با کسری 3 بازی را انتخاب کردیم. اولیش یک بازی کودک بود به نام آقای کلاغ، البته زیاد هم شبیه بازی نبود ولی با مقداری ویرایش تبدیل به یک بازی کودک خوب میشد. داستان جالبی داشت و نحوه روایت استاندارد و کلاسیک. دومی بازی انعکاس بود که یک ادونچر پوینت اند کلیک ساده بود. داستانش هم جالب بود ولی وسط نداشت. یعنی داستان فقط سر داشت و ته آن وسط هیچ چیزی به عنوان روایت یا نقطه عطف و غیره وجود نداشت. با این حال یک نکته جالب هم داشت که این بود که پایان داستان فقط با تصویر روایت میشد و هیچ دیالوگ یا متنی روی تصاویر دیده نمیشد. من هیچ بازی ایرانیای خاطر ندارم که بدون متن و دیالوگ چیزی را روایت کرده باشد. اتفاقاً کسری هم چیزی یادش نیامد. بازی سوم اما حکایت فراهان بود که آن هم یک آرپی جی ژاپنی کلاسیک و خیلی شبیه فاینال فانتزی بود. داستانش هم مثل فاینال فانتزی روایت میشد و در کل همه چیزش به نظر استاندارد میرسید. بقیهی بازیها اساساً یا داستان خاصی نداشتند یا خیلی آبگوشتی بودند یا داستان در طول بازی روایت نمیشد.
بعد از انتخاب این سه بازی حدود نیم ساعت سرگذشت را بازی کردم و دقیقاً تا مرحلهی دومی که چنگ ظاهر میشد رفتم. بازی خیلی خوبی است فقط کند راه میرود و خیلی زیادی پازل است. شاید مقداری حشو و زوائد به فروشش کمک کند.
به نظر میرسد بازی سال یکی از دو بازی سرگذشت و لین باشد. شخصاً دوست دارم هر دو مشترکاً اول شوند. سعی میکنم این موضوع را در جلسه بعدی که آخرین جلسه است مطرح کنم.
آقای بختیار در آخر گفت جلسه نهایی داوری یکشنبه است.
3 اسفند جمعه – ساعت 3 و نیم بعد از ظهر است. دیروز یکی از بازیسازان که فکر میکند از نسل جان کارمک است در بیانیهای به انتخاب اعضای آکادمی جشنواره اعتراض کرد. او گفت که این موضوع که فقط برندگان سه سال اخیر عضو آکادمی میشوند توهین به روح پرفتوح نسل بازیسازانِ همدورهی جان کارمک است. در این راستا گویا نظر بنیاد بازیها عوض شد و همهی برندگان تمام ادوار را عضو کرد. اما اندکی بعد یکی دیگر از بازیسازان همدورهی جان کارمک یک بیانیه داد و آن یکی قبلی را گلبهی کرد. مضمونش این بود که: برو گمشو! تو هیچ پخی نیستی و من جان کارمک واقعی هستم. در این میان یکی از اراذل هم افاضاتی داشت که در نوع خود خواندنی بود. در کل بد نیست هر از چندی این حضرات دهانشان را باز کنند تا بقیه بفهمند چه کسانی در ایران به خودشان میگویند بازی ساز. در آخر استاد آزاد شتکشان کرد و ساکت شدند.
پایان قسمت سوم.
ادامهی این گزارش را در روزهای آتی در گیمنیوز خواهید خواند.