در زمان ما، قرار گرفتن فیلمهای ابرقهرمانی و پرهزینه در صدر جدول فروش سالانه و دیده شدن آنها بیش از هر اثر دیگری پس از ارائه نسخه نمایش خانگی بدل به قانونی جامع شده است. جدای از دنیاهای تثبیت شده مارول و مردان ایکس، سالهاست که استودیوهای دیگر از جمله دی سی برای ساختن جهانی سینمایی تلاش میکنند که فروش آثار ضعیفتر آنها نیز تا چند فیلم بعدی هم تضمین شده باشد. ساخته شدن فیلمهای سینمایی طبق فرمولهای قابل پیش بینی باعث شده با اینکه این دسته از فیلمها، همانند آثار عصر طلایی هالیوود، مخاطبان زیادی را به خاطر آشنایی و حس امنیتشان جذب میکنند، عطش فراوانی برای آثار متفاوتتر به وجود بیاورند. به همین خاطر فیلمهایی همچون Deadpool، Suicide Squad و Venom صرف نظر از سطح کیفیشان به دلیل رفتار متفاوت با مقولهی سینمای ابرقهرمانی، با استقبال تماشاچیان مواجه میشوند. در ادامه با نقد و بررسی فیلم سینمایی Aquaman با گیمنیوز همراه باشید.
Aquaman اما فیلمی کم شباهت به اکثرعناوینی است که به دلیل تفاوتشان مورد توجه قرار گرفتهاند. قهرمان فیلم به خاطر ظاهر و شخصیت پردازی منحصر به فرد در کامیک بوکها، همواره به عنوان شخصیتی شناخته میشد که قابلیت اقتباس سینمایی را ندارد. موهای زرد، لباس مضحک، قابلیت ارتباط با ماهیها و نیم انسان نیم آبزی بودن، ویژگیهایی نیستند که روی کاغذ بوی موفقیت سینمایی بدهند. اما واقعیت از چیز دیگری نشانه دارد. آکوامن حتی بالاتر از فیلمهای درخشان Dark Knight، به پرفروشترین فیلم تاریخ دی سی بدل شده و این در حالی است که فیلم در ظاهر چیز متفاوتی برای ارائه ندارد.
اما اگر کمی دقیقتر شویم، نکات قابل توجهی را در فیلم خواهیم یافت که توانستهاند فیلم را تبدیل به طعمهای جذاب برای مخاطبان تشنهی تفاوت کنند. کارگردان فیلم، جیمز وان، که موفقترین سازنده فیلمهای ژانر وحشت در قرن جدید است، این بار به سراغ ژانر ابرقهرمانی آمده و به خوبی موفق شده تا المانهای ژانر وحشت را به نفع اثرش استفاده کند. تیم بازیگران فیلم نیز از کسانی تشکیل شده که هریک با زحمت کمی میتوانند در یکی از آثار فصل جوایز بدرخشند. ویلم دفو و نیکول کیدمن اسامی آشنایی هستند که در این دسته قرار میگیرند.
در کنار آنچه بیرون فیلم اتفاق افتاده، آکوامن از ویژگیهای درونی منحصر بفردی نیز بهره میبرد. فیلم برخلاف تمامی آثار ابرقهرمانی که تا به حال با آنها مواجه شدهایم، موقعیت و مکان جدیدی برای رویدادهایش دارد. طراحی اکشن و صحنه آرایی فیلم در اعماق دریاها، به خودی خود مسبب تغییر بزرگی بوده که موفق میشود از بار کسالت فیلم تا حد زیادی بکاهد. جدایی از دنیای انسانها و قوانینی که برای حفظ باورپذیری اثر باید از آنها تبعیت شود، عامل دیگری برای رهایی اثر از بندهای موجود برای دیگر آثار این ژانر شده است. طراحی هنری چشم نواز و گاهاً بینظیر و تماشایی در برخی از سکانسها، جان مضاعفی به فیلم میدهد اما با وجود همه اینها انگار چیزی خراب است.
فیلم با وجود تمامی این تفاوتها همچنان در بند کلیشه به نظر میرسد، اما این موضوع به شباهت فیلم به دیگر آثار کامیک بوکی معاصر برنمی گردد. فیلم برای بخش قابل توجهی از قصه پردازی، متوسل به فرمول فیلمهای اکشن موفق دهه 80 آمریکا شده و این همزمان بزرگترین نقطه قوت و ضعف آن است. روایت فیلم از نسخه قدیمی همان ساز و کاری استفاده میکند که آثار هم دورهاش آن را به روز کرده و مرتباً تا مرز دلزده کردن مخاطب از آن استفاده کردهاند. سینما نیز در وضعیت مشابهی با دهه 80 میلادی به سر میبرد و هجوم جلوههای ویژه کامپیوتری و استقبال مخاطبان از فیلمهایی که کم و بیش تماماً مقابل پردهی سبز فیلمبرداری شدهاند به هرچه ضعیفتر شدن آثار بدنهی سینمای آمریکا دامن زده و آکوامن نیز متأسفانه پیرو همین قاعده است.
واقعیت این است که فرمولها به دلیل نتیجهبخش بودنشان وجود دارند. اما باید متوجه بود که با جایگذاری تصادفی مواد خام در مقام متغیرها، نتیجه الزاما یک اثر خوشساخت و لذتبخش نخواهد بود. هستهی اصلی داستان آکوامن از همان چیزی رنج میبرد که ساخت یک اقتباس سینمایی خوب از سوپرمن را بدل به امری دست نیافتنی کردهاست. شکستناپذیری و قدرت فراتر از تصور قهرمان اصلی، جایی برای همذاتپنداری و نگرانی مخاطب و نیز دستیابی به تغییری واقعی و قابل مشاهده در طول روایت باقی نمیگذارد. زمانی که شخصیت اصلی داستان رویین تن، از بالاترین طبقه اجتماعی ممکن، قدرتمند و سریع باشد، و به عبارت دیگر هیچ نقطهضعفی نداشته باشد، تعلیق و هیجان به داستان وارد نخواهند شد. به همین خاطر داستان عمدهی این شخصیتها بدل به داستانهایی دربارهی خودباوری میشوند. داستانهایی در مورد قهرمانهای کامل و بیایرادی که فاصلهشان با موفقیت تنها و تنها باور کردن قابلیتهایشان است.
این ایراد زمانی آزار دهندهتر میشود که دیگر شخصیتها نیز در طول روایت تغییر چندانی را تجربه نمیکنند. همه همانهایی باقی میمانند که در آغاز با آنها آشنا شده بودیم و تنها سطح آگاهی و ارتباط شخصیتهاست که دچار تغییر میشود. بنابراین اگر آکوامن را، منهای جذابیتهای صحنههای اکشنش بررسی کنیم، خواهیم دید که اثری الکن و ناتوان در به اجرا گذاشتن هرگونه تغییر نمایشی بوده است؛ و در پایان تنها شخصیتهایی که به علت بدذاتی دیگران در جایگاه حقیقیشان نبودهاند، به آن جایگاه باز میگردند.
بهترین و به یادماندنیترین آثار اکشن تاریخ سینما، همواره آنهایی بودند که علاوه برخلاقیت اولیه و طراحی درخشان صحنههای اکشن، چیزی را در فرمول قابل پیش بینی این نوع آثار تغییر دادهاند و مخاطبشان را با روایت جذاب و متفاوتی آشنا کردهاند که در آن نه تنها شخصیتها که تمامی ارکان روایت تغییر میکنند و تنش و تعلیق سراسر روایت را فراگرفته. این گونه آثار پایهگذار استانداردهای جدیدی میشوند که سالها به ژانرشان نفس میدهد و سینما را جای لذت بخشتری برای جدایی از جهان واقع میسازد. و در مورد آکوامن به سادگی میتوان گفت که در این دسته جایی ندارد.