نقد و بررسی فیلم Aladdin – ماموریت موفقیتآمیز بازگرداندن علاالدین به قلب تماشاگر
تلاش دیزنی برای بازسازی انیمیشنهای کلاسیک خود و تبدیل آنها به فیلمهای سینمایی اکشن زنده با پروداکشن وسیع و بازیگران معروف که به کارگردانهای شناخته شده سپرده میشوند، یک نوع راه رفتن روی لبهی تیغ محسوب میشود. نه صرفا از این بابت که ساختن دوبارهی یک فیلم با اساسا همان فیلمنامه و خط داستانی قدیمی میتواند آن را به یک اثر کمارزشتر در سینما تبدیل کند، بلکه به این دلیل که از نظر تولید، سازندگان بتوانند به ابعادی از پروداکشن که در انیمیشنها با بودجهی کمتر و بسیار سادهتر امکانپذیر بودهاند دست پیدا کنند. در مورد فیلم سینمایی Aladdin هیچ کدام از این نگرانیها دلیلی ندارند، چرا که این فیلم نه تنها تکرار انیمیشن کلاسیک دیزنی نیست، بلکه یک بازسازی بسیار قدرتمند و سرگرمکننده است که میتواند سالها در ابعادی وسیعتر از انیمیشن علاالدین در قلب تماشاگر بماند. در ادامه با نقد و بررسی فیلم Aladdin با گیمنیوز همراه باشید.
جهان علاالدین همان جهانی است که از دیزنی انتظار میرود. انیمیشن یا فیلم سینمایی فرقی نمیکند، دیزنی میداند که برای مخاطبش رویایی بودن دنیا و رنگارنگ بودن محیط، زندگی شاهانه و روشن اهمیت زیادی دارد و واقعیت چیزی جز این نیست. به همین خاطر است که در فیلم علاالدین مشخصههای یک جهان فانتزیِ دوستداشتنی و قصهگونه بازسازی شدهاند. به علاوه تنها در چنین جهانی است که میتوانیم شخصیتهایی مثل علاالدین یا شاهزاده جزمین را باور کنیم. دنیای قصههای دیزنی که در آن جیببر بازار شهر، عاشق شاهزاده میشود و با ورود مخفیانه به قصر، از او دلربایی میکند.
داستان همان ساختار گذشته را دارد، چون اساسا با یک ریمیک مواجه هستیم. اما فیلمنامه کاملا متفاوت و رویکرد کارگردان نسبت به قصه، مجزا و منحصر به فرد است. اولین چیزی که در فیلم با آن مواجه میشوید، آهنگ است. موسیقی فیلم به آن کمک میکند تا خیلی سریع از یک اثر به ظاهر سرگرمکننده به یک فیلم واقعا دلنشین تبدیل شود. و شما ممکن است ابتدا گمان کنید که بازیگری مثل «ویل اسمیت» چندان مناسب این شخصیت نیست، اما خیلی زود این باور اشتباه از ذهن شما زدوده میشود، چون به محض اینکه او شروع به خواندن میکند، از آن چه فکر میکردهاید شرمنده میشوید! «ویل اسمیت» بدون شک ستارهی فیلم جدید گای ریچی است، که جلوی دوربین حضور دارد و با بازی قدرتمند خود نقش غول چراغ جادو را بازتعریف کرده است.
اما پشت دوربین گای ریچی بدون شک ستاره است. او در پرداخت فضای قصه سنگ تمام گذاشته و به کمک طراحان صحنه و لباس دیزنی موفق شده موقعیتهای استثنایی و بینظیری را در سینما خلق کند که تا پیش از این متعلق به خیالپردازیهای استودیوها بوده است. ریچی با استفاده از دوربین شناور خود در بسیاری از صحنهها و تقطیع به جای سکانسها و حرکتها، فضایی بین فانتزی و واقعیت ایجاد کرده است که کاملا در لحظه و بدون تلاش، تماشاگر را به خود جذب میکند. قدرت کارگردانی گای ریچی در این فیلم زمانی بیشتر هویدا میشود که به عنوان مخاطبی -که احتمالا داستان را میداند- متوجه میشوید جزئیات هر پلان از فیلم آنقدر زیاد است که نمیتوانید چشم از آن بردارید.
ویژگی سینمای ریچی که در آثار مستقل موفق او بیشتر به چشم میآیند، حرکت معلق دوربین در فضا مستقل از شخصیتها و داستان در راستای به هم زدن جایگاه حضور تماشاگر نسبت به فیلم است. در تمام مدت تماشای فیلم علاالدین نیز شما احساس میکنید که در کنار شخصیتها ایستادهاید و داستان از طریق حضورتان روایت میشود. در حالی که فیلمهای فانتزی با چنین فاصلهای نسبت به واقعگرایی -چه از نظر زمان و چه از نظر مکان- معمولا به تجربهی تئاتری برای تماشاگر تبدیل میشوند که در آنها بیننده همواره نسبت به جدا بودن اثر از واقعیت و جدا بودن خودش از اثر آگاه است. کارگردانی گای ریچی این خودآگاهی را از بین میبرد و کاری میکند که شما به عنوان بیننده احساس کنید در جهان دیزنی حضور دارید و مشغول تماشای یک روایت مستقیم هستید. گای ریچی برای ایجاد این حس در تماشاگر به همین موضوع هم بسنده نکرده و علاوه بر اینکه یک بار در ابتدای فیلم مشخص میکند که یک راوی در حال روایت داستان علاالدین است، در طول فیلم نیز با استفاده از موتیفهای داستانی و تصویری، این موضوع را خاطرنشان میکند. به عنوان مثال سکانس معرفی غول چراغ جادو برای علاالدین، که به یکی از ماندگارترین سکانسهای سینمای دیزنی تبدیل خواهد شد، ساختاری مشابه دارد، که در آن غول مشغول توضیح ساز و کار چراغ جادو و تواناییهای خود با یک آهنگ است. کل این سکانس در فرم یک نمایش که علاالدین تنها تماشاگر آن است روایت میشود، و علاالدین برای بخشهایی از این نمایش از نقش تماشاگر خارج میشود و به یکی از روایتگران تبدیل میشود.
آهنگهای فیلم بسیار جذاب هستند و ضمنا اجرای فوقالعادهای هم دارند. تا جایی که این مشکلِ فیلمهای موزیکال یعنی ناهماهنگی گام صدای بازیگر با بازی آنها برطرف شده است و دیگر خبری از آن در این فیلم نیست. در هنگام تماشای فیلم علاالدین شما مطمئن هستید که یک اجرای قدرتمند برای هر کدام از آهنگهای فیلم ترتیب داده شده است. مشخصا هر بار که فیلم وارد فاز موزیکال خود میشود و از فضای واقعیتر و کمدیتر خود فاصله میگیرد، مخاطب انتظار یک تغییر ریتم و یک تغییر لحن را دارد. برآورده کردن این انتظار تنها کاری نیست که این فیلم انجام میدهد و سازندگان توانستهاند برای هر کدام از آهنگها یک ستینگ خلاقانه و یک لحن جذاب بیافرینند.
فیلم Aladdin یک فیلم بسیار خوشساخت و خوشرنگ است که در تمام مدت میتواند شما را سرگرم خود نگه دارد. این فیلم با بازآفرینی داستان کلاسیک علاالدین در دنیایی به مراتب بزرگتر، پرزرق و برقتر و دوستداشتنیتر از اثر قبلی دیزنی، با بهرهگیری از فضاسازی مسحورکننده، شخصیتهای دوستداشتنی، متن و متنآهنگهای بسیار خوب و بازیهای استثنایی، در کنار کارگردانی سرزنده و با نشاط گای ریچی به اثری تبدیل میشود که از ابتدا تا انتها از تماشای آن لذت میبرید و بیوقفه احساس رضایت و شادی میکنید. اثری درخور و بهیادماندنی که با استانداردهای این نسل در سینما سازگار است و بالاخره میتواند یک جانشین مناسب برای کارتون علاالدین باشد تا بچههای این نسل را هم سرگرم کند و با رقیق کردن قلب مخاطب بتواند باری دیگر پیام انسانی و دوستداشتنیاش را به او منتقل سازد.