“سجی نامه” بخشی است در سایت گیم نیوز به قلم اینجانب که شامل درد و دلهای خودمونی میان مخاطب، شرکت بازیسازی (یا کمیک) و بازی کننده است. از این پس سعی بر این شده است که این بخش جایگاه طنز را ارج نهد و اگر این کار را نکند جناب زعفرانی بنده را اخراج کرده و باید برم بسوی حرفهی قبلی خود یعنی “مدلینگ و عکاسی همزمان در شبکهی فیس کتاب”!
این قسمت سخنی است میان یک بازی کنندهی گیج در مقابل شرکت “یوبیسافت” که نمیداند تشکر کند یا گله! آن هم بخاطر بازی جدیدشان یعنی “فار گریه 4” (بنده عرض میکنم که این نام اتفاقی بوده و هیچگونه ارتباطی با فارنت، فارگیم و فارفار نداشته، ندارد و نخواهد داشت!)
پس اگر طنز خون شما کم شده است و احساس میکنید نیاز به خنده دارید و از طرفی گله مندید، همسفر ما شوید و این حکایت را از بر کنید.
بسم ا…
سلام خدمت شرکت و کمپانی و همینطور ناشر و اصلاً بهترین چیز روی زمین یعنی “یوبیسافت”. (این ادبیات در این بخش از بیخ تا بن دچار اشکال و غلط بوده و هرگونه ایراد گیری پیگرد غیر قانونی دارد.)
جناب یوبی عزیز اینجانب یکی از مخاطبین بازی جدیدتان یعنی “فار گریه 4” هستم. شاید در ابتدا فکر کردی منم از همان دسته از رفقایی هستم که آمده است گلهای کند در باب “قاتلین کرید: یونیتی”! نه برادر من آن بازی آنقدر باگ دارد که وقت شما را گرفته و کیلو کیلو پچ و محتوای غیر قابل دانلود برایش میفرستی و اصلا به ما نگاه نمیکنی. اصلا به قول “تیموری” (خودشه آقا شک نکن تیموری همونه!) بنده مال این حرفا نیستم که بخواهم به شما شکایت بهترین فرانچایزت را بکنم. اما سخنی دارم که باید عرض (ارز، ارض، عرز، ارظ، عرظ) کنم و راهم را بکشم و برم بسوی زندگی خود.
دوست عزیز، برادر، رفیق گرمابه و گلستان آخر من از بازی تو بدم بیاید یا خوشم بیاید؟ من را مجبور کن به یک کدام از اینها!
از “پاگان مین” خوشم بیاید؟ او که میخواهد واس نباشد و از زیر سایهی او بیرون بیاید و از ابتدا دست رفاقت داده است و همینجوری به صورت بختک وارانه “سلفی” میگیرد باید دوست داشتنی باشد یا غیر قابل دوست داشتن؟
با پایان 20 دقیقهای بازی چه کنم؟ آنکه 20 دقیقه وقت گرانبهای من را گرفت تا با پاگان بریم دسته جمعی پیک نیک و پس از تمام شدنش یک اچیومنت ناقابل هم به بنده نداد چه کنم؟ تو بگو چه کنم من به حرفت گوش میدهم و آن را مانند حلوا حلوا میکنم.
دوستان شاکیاند یوبی جان، میگویند تو همه چی را کپی/پیست کردی و یکی دو تا کوه انداختی اول و آخرش که بگویی بازی جدید است؟ اینجا میخواهم دفاعی کنم از تو! آی برادر و خواهر شاکی از این مقولهی کپی/ پیست شما اساسینش که “کات/پیست” است را بازی میکنی بعد میای به “کپی” گیر میدی؟ اگه بحث کپی باشه همهی ما پدر کپی رایت را در آوردیم! ( بیا ببین یوبی چقدر هواتو دارم ولی به وقتش به حسابتم میرسم!)
دقت کن که سربازان جبههی “راه طلایی” ( به شدت مرا یاد ساقه طلایی میاندازد آن هم با اجولات!) وقتی شادی میکنند تیر هوایی میزنند اما وقتی من هم میآیم که در شادی سهیم شوم و تیری به قول معروف در کنم، آنها مرا فقط نگاه میکنند. انگار که من پاگان مین هستم و آمدهام سلفی بگیرم و سپس تو در خبرگزاریهای گیم بیایی و بگویی که نه پاگان مین از آن خانوادههاش نیست و پسر خوبیه فقط به بیماری “چی چی لو” بودن دچار است و دوست دارد همیشه استایلش شبیه رنگین کمون باشه!
این ” bait “ها که از جانوران کشته شده بدست میآوریم چیز خوبیست! میندازیم در لباس دشمن و گرگ و ببر و انواع حیوانات وحشی به آنها حمله میکنند. آهان! صحبت از حیوان شد. میگویم یوبی جان این داستان عقابا چیه؟ عین کفتر چایی (چاهی) حمله میکنند و در میروند بعد هم وقتی میکشیم یه تکه پر بیشتر نمیدن! من میخواستم انتقام بیشتر بگیرم. یا مثلا آن فیلهای با مرام بازی! خدایی چه کسی دلش میآید آنها را بکشد؟ اصلا بیا و یک عنوان “اسپین خاموش” (آف) برای بازی بزن به نام “فیل کرای” به جان خودم فروش میکند که بیا و ببین و بعدش با سود حاصل شده بیا اساسین جدید بزن! ماشالله اکتیویژن یک فرهنگی سالانه را در بین بازی سازان باب کرد که بعدا خودش گفت: “اشتباه نکردم، سود میده که بیا و ببین تازه این که چیزی نیست میخوام شیش ماه یه بار کال آف بزنم!” ( البته اینجا عرض میکنم هنوز دست به “جنگاوری پیشرفته ” نزدهام اما شایعهها حاکی (هاکی ورزش خوبیه) از این است که به شدت بازی خوبی شده.)
از تمامی اینها گذر کنم میرسم به بحث “سابال” و “آمیتا” (آمیتا باچان توی شعله چقدر خوب بازی میکرد یادش بخیر) که کدام بالاخره حق را میگوید؟ مثلا “آ جی گاله” (ای جی گیل، جی جی جیل، جی جی ابرامز، ای ای کاله و دیگر اسامی مورد تلفظ در بازی) قرار است نقش قاضی را بازی کند و قضاوت کند که اگر دو خیر باشد و یک شر کدام خیر، خیرتر است؟ خودمم قاطی کردم انصافا!
خلاصه که مرا گیج کردهای. نه میگویی که خوشم بیاید یا نیاید و نه جواب این سوالها را میدهی و نه به حرف من گوش میدهی. کار خود را میکنی و تا آخر هم همینی مگر آن که چیزی شود و اتفاق خاصی بیافتد. افسوس میخورم از این نسل جدید که صفای قدیم را برده است و هر روز مبهمتر میکند. هرکاری کنیم هم درست نمیشود. اما سخن آخرم در رابطه با بازیت کمی مثبت است (البته از نظر خودم نه شما) این یک بازی خوب است و بازی خوب چیزی است که مخاطبش را مجبور کند 3 روز کنسول خود را روشن نگه دارد اما در میان این خوبیها همیشه بدیهایی هست که نمیتوان آنها را پوشاند و همین بدی هاست که باعث شد من دست به قلم شوم و این را برایت بنویسم. گیجم کردی اما راضی نگهم داشتی.
بقول این آدمای کهن سال و پا به سن گذاشته: “انشالله عاقبت بخیر بشی یوبیسافت!”
پایان سجی نامهی اول
کیلویی پچ پچ خخخخخخ :دی
قشنگ بود .
فوق العاده بود استاد… ما از طرفدارانتون هستیم. منتظر مطالب جدید خواهیم بود!