بهترین فیلمهایی که از مشخصههای ژانر منحرف شدند- قسمت اول
با دیدن فیلمهای فراوان، گرایشات و مشخصههای یک ژانر قابل شناسایی میشوند. وقتی شما میشینید که برای مثال فیلمی بیسبالی یا کمدی رمانتیک را ببینید، نتیجهاش اغلب بسیار قابل پیشبینی و خود فیلم هم موثقا وابسته به فرمول است. در خیلی از فیلمهای ژانرها ما این کلیشه را مشاهده میکنیم، دقیقا هم همانطور که انتظار میرود و همانطور که میخواهید ببینید.
به هر حال بعضی از فیلمها، از قوانین و قراردادهای ژانر خود منحرف میشوند و به صورت غیر قابل انتظاری پیش زمینههای تماشاگر حرفهای را به یک قلمرو ناآشنا میبرند. وقتی فیلمی جرات میکند از یک ژانر اثبات شده چیزها را جابهجا یا وارونه کند، این کار برای فیلمهای بزرگ معمولا انجام میشود، این فیلمها اغلب از بهترین کشفهای سینماییاند و چیزهای جدیدی که ما هیچوقت فکرش را هم نمیکردیم، ارائه میدهند. این لیست بهترین 15 فیلمیست که کارهایی غیرقابل پیشبینی و لذت آوری با اورجینالیتی انجام دادند.
15: دانی دارکو
ژانر(زیر ژانر): دبیرستان
“دانی دارکو” یک فیلم عجیب و زجردهنده که همزمان هم دربارهی سفر در زمان است، هم پایان دنیا و حس وحشت جوانان. جیک جیلنهال در نقش دانی بازی میکند، کسی که تصاویری خیالی از یک خرگوش غول پیکر را میبیند که خبر از پایان میدهد. تفسیرهای بسیاری از این فیلم وجود دارد، اما به همان اندازه مرموز و عجیباند که خود فیلم است، یکی از خاطره انگیزترین جنبههایش نشان دادن تجربههای جوانی است. این فیلم شبیه هیچ یک از فیلمهای جوانانه نیست.
14: مرا راه بده
ژانر(زیر ژانر): خون آشام
سینمای آمریکا با مسیری که طی کرده باعث شده تا عبارت داستان عاشقانهی خونآشامی یک معنی خجالتآور و رقت انگیز داشته باشد. به هر حال، مت ریوز در بازسازیاش از فیلم سوئدیِ “آدم درست را راه بده” که اثری زیبا و تاریک است، با بازیهای عالیِ بازیگرانش آنرا کامل میکند، به همان اندازه عالی هم تعدادی از ترسهای ویژهی ژانر و خون هم که عالی کار شدند و هم برای هدفی خاص هستند را در آن قرار داده. “مرا راه بده” یک فیلم خون آشامی همچون بقیه کارهای رایج نیست، بلکه فیلمی عالی، ترسناک، غمگین و لطیف است.
13: مری و مکس
ژانر(زیر ژانر): انیمیشن
انیمیشنها معمولا با فیلمهای کودکانه ترکیب میشوند و این ژانر به آن اندازهای که باید جدی گرفته نمیشود. “مری و مکس” به هرحال عمیقا یک فیلم کودکانه نیست و خودش را هم با آن کلیشههایی که شما میخواهید در انیمیشن کلاسیک ببینید، ترکیب نمیکند.
آن کلیشهها اشکالی ندارند اگر شما به دنبالشان هستید، ولی بعضی از انیمیشنها روحی تاریکتر و تیزتر دارند، این دقیقا هم همان انیمیشنی است که شما را نابود میکند، “مری و مکس” فیلم تناقض گو و عجیبی است، از اونهایی که باید دیده شود تا درک کرد. فراتر از داستان اصلیاش که دربارهی دوستیِ عجیب بین یک دختر استرالیایی و مردی میانسال نیویورکی است، خیلی سخت است که فیلم را توضیح دهید. “مری و مکس” فیلم زیباییست، فیلمی که من برای هر نمای آن اشک ریختم.
این فیلم طنز عجیبی دارد و شما را هم به جایی عجیب، تاریک و هم بامزه میبرد. “مری و مکس” فیلمیست که هر دوستدار فیلمی باید ببیند.
12: همه چیز از دست رفته
ژانر(زیر ژانر): ماجراجویی
معمولا فیلمهای که دربارهی نجات هستند به ملودرام متوسل میشوند، کاراکترهای افراطی و اغراق شده و داستانی که همش همان داستان فیلمهای به یاد ماندنیِ این ژانر است، مانند “دور افتاده”، همین سقوط ها را برداشتهاند و زیرداستان و درامی غیر ضروری را در آن قرار دادهاند و بسیار سعی میکنند که ما به کاراکترشان اهمیت بدهیم. “همه چیز از دست رفته” بهترین فیلم ماجراجویی-نجاتی است که در چند سال اخیر وجود دارد و این شاهکار تقریبا صامت همه چیز است به جز آن چیزی که شما از این ژانر انتظار دارید.
این یک داستان کامل است و یک جنبه از فیلم که حس عمیق و بزرگ در بابِ تنهایی و گمشدگی به شما میدهد. با آوردن مشخصههای ژانر به حداقل و پذیرفتن یک استایل مینیمال، این فیلم در متحرک بودن، شاعرانه بودن و ناراحت کننده بودن موفق میشود. رابرت ردفورد تنها بازیگر فیلم و حضور قدرتمندش همچون ستونی برای فیلم است.
11:قصههای عامهپسند
ژانر(زیر ژانر): گنگستری
اثر بزرگ کوئنتین تارانتینو، “قصههای عمه پسند”، عجیبترین و هوشمندانه ترین فیلم گنگستری تاریخ سینماست. کاراکترهای قدرتمند و دیالوگ محورش و با ساختار غیر خطیاش، این فیلم بیشتر از آنچه انتظار دارید به شما میدهد. کمدی سیاه و طغیان خشونت به فیلم شخصیت داده و تمام دو ساعت و نیم زمانش لذتبخش و دلچسب است. این فیلم بیشتر روی کاراکترهایش تمرکز میکند تا روی اکشن و فیلم هم یک کار غیر قابل پیشبینی و جدید است.
10: منطقهی 9
ژانر(زیر ژانر): علمی تخیلی
بیشتر فیلمهای علمی تخیلی-بیگانهای به نظر میرسد که یکی از این دو راه را انتخاب میکنند: بیگانهها هیولاهای خونینی هستند که برای نابودی بشر به زمین میآیند (“روز استقلال” و “جنگ دنیاها”) و یا اینکه آنها درک نشدهاند و به شدت شایستهی دلسوزیِ ما (“ای تی” و “آواتار”)
این فیلم با قراردادن بیگانهها در بین این دو، کار را پیچیده میکند. این بیگانهها بسیار حال به هم زن و خشن هستند و بسیار هم موجودات زنندهای به نظر میرسند و توسط بسیاری از مردم به اونها به خاطر ورودشان به زمین خوشآمد گفته نمیشود، ولی اونا مطمئنا هیولا نیستند. همانطور که فیلم جلو میرود، ما عمیقا شروع به دلسوزی کردن برای آنها میکنیم وقتی میبینیم که گیر افتادند و وضعیت بد زندگیشان را در محلهای فقیرنشین میبینیم.
این فیلم کنایهای سر و کار دارد با بیگانهها در راهی غیرمنتظره و سیاسی و شانسش را برای دریافت همدردیِ بیننده نسبت به یک سری موجودات سوسک-خرچنگ مانند امتحان میکند و موفق هم میشود. کاری که کارگردان این فیلم کرده است، یک ریسک بزرگ برای یک فیلمساز بوده چون میدانسته که قبلا ما با بیگانههایی جذاب همچون آنهایی که در “آواتار” بوده، سروکار داشتهایم.
9: هارولد و مائود
ژانر(زیر ژانر): کمدی رمانتیک
“هارولد و مائود” به صورتی دلپذیر، فیلمی عجیب است، فیلمی که بسیار از فیلمسازان جرات و تواناییِ ساختن آنها را ندارند. رمانس اینجا بین یک پسر جوان غمدار به نام هارولد و یک پیرزن 79 ساله به نام مائود است. این رمانس نایاب با یک کمدی سیاه ترکیب میشود که در هیچ فیلم دیگری ندیدهاید.
موسیقی کت استیون، نقش آفرینیهای عالی، کمدی سیاه عجیب و رمانس مرکزی، نه تنها این فیلم را یک موفقیت عجیب میکند، بلکه به یکی از نوترین تجربههایتان در این زمینه تبدیل میشود.
با تشکر از نویسندهی عزیز.
من هنوزم نفهمیدم دانی دارکو چی شد! کلی تحقیق کردم ولی گیج تر شدم!!
بده اگه من بگم با انیمیشن مری و مکس اشکم در اومد؟خیلی زیبا بود 🙁
اون “قصه های عمه پسند” رو ویرایش کنید :)) هرچند که اینجوری بیشتر عامه پسنده 😀