عنصر کمیاب؛ به مناسبت ده سالگی استودیوی «پلاتینیوم گیمز»
نمیدانم شما هم یادتان هست یا نه اما من هیچ وقت دوران اوج و شکوه کپکام را فراموش نمیکنم. شرکتی که معمولیترین عناوینش آرزوی خیلی از شرکتها و استودیوها بود. دوران اوجی که مگامن، رزیدنت اویل، دویل مِی کرای، استریت فایتر، ویتیفول جو، اوکامی، اونیموشا و چندین و چند عنوان ریز و درشت دوست داشتنی را به ما هدیه داد. از همه آن شکوه و جلال در حال حاضر فقط استریت فایتر باقی مانده و دویل مِی کرای نیز کمابیش توانسته آبروی خود را حفظ کند. اما داستان طولانی و مفصل فلاکت کپکام، سرآغاز یکی از بهترین استودیوهای کنونی صنعت بازیهای رایانهای است؛ استودیویی به نام «پلاتینیوم گیمز» همین چند روز پیش ده ساله شد.
داستان ما از جایی شروع میشود که طی یک سری اتفاقت عجیب و غریب، مدیران کپکام تصمیم به تعطیلی شاید بهترین استودیوی بازیسازی خود گرفتند. «کلاور» نام این کارخانه تولید شاهکار بود. فقط سه نام اوکامی، ویوتیفول جو و گادهند برای اثبات بزرگی این استودیو کافی است. کلاور با این هدف ایجاد شده که مستعدترین اعضای کپکام در آن با آزادی تمام، مشغول خلق عناوینی خلاقانه و جدید باشند، نه ساخت ادامه بازیهای قبلی. هنوز بزرگی این کارخانه را درک نکردهاید؟ نامها کافی نبود؟! پس شاید سه نام بعدی بتواند شما را متقاعد کند: «شینجی میکامی»، «آتسوشی اینابا» و «هیدکی کامیا». سه نابغه بازیسازی که کپکام بزرگی و شکوه خود را بیشک مدیون آنها بود. اما به یکباره و طی تصمیم مدیران ارشد شرکت، کلاور استودیو بسته شد و اعضای ارشد آن، کپکام را به قصد تاسیس استودیوی مستقل خود ترک کردند. اگر محیط در کپکام فراهم نبود، دنیا آنقدر فراخ بود که استعدادهای این نوابغ در آن به ثمر نشیند.
درنهایت با همکاری سه عضو ارشد سابق کلاور استودیو، یعنی شینجی میکامی، آتسوشی اینابا و هیدکی کامیا، پلاتینیوم گیمز تاسیس و از آن پس بود که زنجیر از استعدادهای این سه نابغه برداشته شد. در اولین قدم، طی قراردادی با سگا، پلاتینیوم سه بازی با همکاری سگا ساخت؛ این سه بازی «بایونتا»، «اینفینیت اسپیس» و «دنیای دیوانه» نام داشتند.
بایونتا عنوانی به شدت جاه طلبانه و بینظیر بود. شاهکار کلمهای است که قطعا برازنده بانوی مرگ بود. بایونتا بهترین عنوان H&S نسل هفتم و ترکیب فوقالعادهای از گیمپلی، داستانی عجیب، طراحی مرحله و گرافیک هنری منحصر به فرد بود هرچند در زمینه فروش نتوانست آنطور که باید موفق ظاهر شود. هیدکی کامیا با بایونتا ثابت کرد استاد مسلم سبک H&S است و پلاتینیوم گیمز را به عنوان بهترین استودیوی این سبک مطرح کرد. چنین موفقیتی باعث شد بعدها کونامی ساخت «متال گیر رایزینگ» را به عهده این استودیو بگذارد.
پس از کامیا و بایونتا، اینبار نوبت به نابغهای دیگر به نام میکامی بود تا با «ونکوییش» نشان دهد استعدادهای پلاتینیوم فقط به H&S محدود نمیشود. ونکوییش اکشن تیراندازی سوم شخصی با چندین و چند نوآوری و سیستمهای بدیع گیمپلی بود هرچند اگر بخش چندنفره میداشت، فروشی چندین برابری را تجربه میکرد. علیرغم موفقیت عالی ونکوییش بین منتقدین و بازیکنان، بازی نتوانست فروش خوبی داشته باشد. میکامی نیز پس از ساخت این عنوان، پلاتینیوم گیمز را به قصد تاسیس استودیوی شخصی خود ترک کرد. پلاتینیوم پس از این بازیهایی از جمله بایونتا 2، «شگفتانگیز 101»، «افسانه کورا»، «متال گیر رایزینگ»، «ترانسفورمرز» و … را ساخت که بعضی بسیار موفق و بعضی نیز آنطور که باید به موفقیت نرسیدند.
از قدیم میگفتند، زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد. زمان مشخص کرد تعطیلی کلاور استودیو کار احمقانهای بود. فلاکتهای کپکام از همان روز شروع شد و تاکنون ادامه دارد. اما از آنجایی که خدا گر ز حکمت ببدند دری، ز رحمت گشاید در دیگری، پلاتینیوم گیمز تاسیس شد. استودیویی که به قدری کسب موفقیت کرد که شرکتهای بزرگی مثل نینتندو و مایکروسافت، ساخت انحصاریهای کنسول خود را به آنها سپردهاند. اما افسوس که احمقها همیشه و همه جا هستند. همین چند وقت پیش بود که کونامی، یکی دیگر از نوابغ دنیای گیم را از خود راند. باید دید استودیوی مستقل هیدئو کوجیما نیز میتواند راه پلاتینیوم گیمز را بپیماید یا خیر؛ زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.