بررسی قسمت چهارم فصل ششم «بازی تاج و تخت»
هشدار: متن زیر قسمتهای عمده ای از سریال را لو خواهد داد.
قسمت چهارم فصل ششم سریال «بازی تاج و تخت» با عنوان کتاب غریبه این هفته از شبکهی اچ بی او پخش شد و روند سینوسی این فصل را پس از قسمت ضعیف قبلی ادامه داد و کمی فصل ششم را بالا برد. کتاب غریبه بر خلاف قسمت قبل کمی سیر داستان را به جلو برد و با وجود تمام کاستیهایش، حداقل چند سکانس خوب و بدرد بخور از نظر روایت داستان برای بینندگان به ارمغان آورد با این حال هنوز هم برای رسیدن به محبوبیت و غافلگیری فصلهای گذشته، راهی طولانی در پیش دارد.
طبق پیشبینی همهی طرفداران، سانسا بالاخره به قلعهی سیاه وارد شد و اتحاد وی با جان اسنو به نظر میرسد قرار است جنگ خونینی بین وارثان بر حق ونترفل و خاندان غاصب بولتون به راه بیندازد. نکتهی جالب توجه شیمی بین سانسا و جان بود که در همین چند صحنه قابل برداشت است. آیا قرار است رابطهای عاطفی بین این دو برقرار شود؟ رابطهای فراتر از برادر-خواهری؟! فعلا که چنین چیزی غیرمحتمل و ناممکن مینماید چرا که این دو هنوز بر این باورد اند که ند استارک پدر هر دویشان است. اما اگر تئوریهایمان که با اسم رمز R+L=J شناخته میشود درست باشد چه؟ آیا جان اسنو و سانسا استارک میتوانند زوج خوبی باشند؟ البته باید این تئوری را نیز که من شخصا علاقه زیادی به آن دارم و در آن جان و دنریس را در قامت پادشاه و ملکه، حاکم وستروس میکند، در نظر گرفت. فعلا باید منتظر ماند و دید در ادامه چه اتفاقاتی پیرامون جان اسنو شکل میگیرد.
یکی از غافلگیریهای قسمت چهارم، دیدار دوبارهمان با پیتر بیلیش “انگشت کوچیکه”بود. این شخصیت مرموز، موذی و دوستداشتنی بالاخره بعد از چند قسمت غیبت، دوباره ظاهر شد و در یک سکانس کوتاه نشان داد که کنترل وِیل به طور کامل در دستان اوست و انگشت کوچیکه در حال حاضر یکی از قدرتمندترین افراد هفت پادشاهی است. در قسمتهای بعد به احتمال زیاد باید منتظر سفر او به قلعه سیاه و اتحادش با جان اسنو و سانسا بود. به نظرتان مثلث انگشت کوچیکه – جان – سانسا در برابر رمزی بولتون به کجا ختم خواهد شد؟ من که خیلی خیلی منتظر سیاستهای پیتر در قبال رمزی هستم.
اتفاقات قدمگاه پادشاه کم کم دارد به سمت نقطهی اوج خود حرکت میکند. گنجشک اعظم بالاخره موفق شد دو قطب منفی لنیستر و تایرل را علیه خود با هم متحد کند و بابت این موفقیت باید به او تبریک گفت! حالا قرار است یک پیادهروی شرم دیگر و جنگی خونین بین ارتش متحد لنیستر-تایرل و پیروان گنجشک اعظم را شاهد باشیم. چه کسی پیروز این درگیری خواهد بود؟ پیشبینی این مسئله سختترین حدس این فصل است. از من نشنیده بگیرید ولی به هیچ عنوان دوست ندارم گنجشک اعظم به این زودیها از وستروس حذف شود.
اما مهمترین بخش قسمت چهارم از فصل 6 بازی تاج و تخت، سرنوشت مادر اژدها و دوتراکیهاست که کاملا طبق پیشبینیها پیش رفت و دنریس دوباره توانست ارتش خود را بی رقیب گسترش دهد. من هنوز هم او را لایق حکومت بر هفت پادشاهی نمیبینم. دنریس بیش از آنکه با تواناییها و لیاقتهایش چنین قدرتمند شود، شانس و تواناییهای عجیب و ذاتیاش مثل ضدآتش بودن و داشتن اژدها باعث شده چنین دستآوردهایی را کسب کند. ضمن اینکه مادر اژدها هنوز هم با رقیبی جدی روبرو نشده است. در فصل قبل دیدیم که پسران هارپی چطور او را به چالش کشیدند و اگر اژدهای محبوب دنریس نجاتش نمیداد، معلوم نبود چه بلایی بر سر او میآمد. فعلا که دنریس تارگرین با وجود قلب پاک و سجایای اخلاقیش هنوز هم در حد و اندازههای یک رهبر و سیاستمدار ظاهر نشده است.
احوادث دیگر این قسمت هم کم افت و خیز دنبال شد. تیریون همانطور که میدانستیم باید وضع خیج برداداران را با سیاست اداره کند. حالا باید منتظر بازگشت ملکه باشیم تا ببینیم نسبت به صلح تیریون با سران بردهداری چه واکنشی نشان خواهد داد. تئون گریجوی به زادگاهش برگشت و میخواهد برای فروانروایی خواهرش بر جزایر آهن تلاش کند. رویارویی این دو خواهر و برادر با ویکتوریون گریجوی و یورون گریجوی در ادامهی این فصل میتواند پایک را به جذابترین مکان وستروس در کنار قدمگاه پادشاه و شمال قرار دهد. رمزی بولتون نیز در راستای نفرتانگیزی هرچه بیشترش، یکی دیگر از شخصیتهای قدیمی و محبوب سریال را به کام مرگ فرستاد. بیصبرانه منتظر انگشت کوچیکه و جان اسنو هستیم. رمزی نمیتواند و نباید قصر در برود.
در قسمت بعد منتظر چه خواهیم بود؟ مطمئنا بیش از همه منتظر بازگشت برندون استارک و ادامه فلشبک به برج لذت هستیم. آیا بالاخره R+L=J به حقیقت خواهد پیوست؟ از دورن نیز سه قسمت است که خبری نبوده و باید در ادامه خبرهایی از آنها بشنویم. ضمن اینکه دیدار مجدد سمول تارلی و پدرش را نیز از یاد نبرید؛ حس خوبی نسبت به این سکانس دارم.
پ.ن: هنوز هم فصل ششم نسبت به پنج فصل قبلی به شدت ضعیف عمل کرده است. با این حال به ادامه امید داریم… ناامیدمان نکنید.