گربه روی شیروانی داغ؛ نقد فیلم «کیانو»
«کیگان-مایکل کی» و «جردن پیل» از کمدینهای کارکشتهی تلویزیون هستند که حال قدم به مدیوم سینما گذاشتهاند. این دو را بیشتر با سریال «کی و پیل» میشناسند که از شبکهی «کمدی سنترال» پخش میشد. سریال «کی و پیل» در سبک «کمدی اسکچ» (Sketch comedy) ساخته شده و هر اپیزود شامل قطعههای طنز کوتاهی بود که زندگی روزمره انسانها و شرایط اجتماعی را مورد انتقاد قرار میداد. چیزی که «کی و پیل» را تبدیل به اثر شاخصی میکند، قدرت هجو بالای آن است، این سریال به شکلی ملموس، به مسائل مهمی مانند تبعیض نژادی، مواد مخدر، سیاست و.. میپردازد و یک حال و هوای تازه به آن تزریق میکند. «کی» و «پیل» در این سریال قدرت طنز خودشان را به رخ کشیدند و این کار را بدون لودگی و کلیشههای رایج انجام دادند. به جای استفاده از کلیشه، آنها با خود کلیشه هم شوخی میکردند، چیزی که حال در فیلم «کیانو» به شکلی قویتری حضور دارد. امسال ژانر کمدیهای بزرگسالانه خلوتتر از همیشه بوده و اکثر آثار اکران شده تاکنون در بهترین حالت، چیزی بیشتر از یک فیلم متوسط نبودهاند. در این میان «کیانو» احتمالا تنها شمعی است که روشن مانده و باد نازلسازی هالیوودی آن را خاموش نکرده.
«کیانو» از همان سکانس ابتدایی، خودش را به طور همزمان، هم جدی میگیرد و هم نمیگیرد. یک سکانس اکشن در یک کلیسا، همراه با یک آهنگ کلاسیک حماسی و صحنههای آهسته به سبک ماتریکس! امکان ندارد این سکانس را ببنید و ناخواسته یاد ماتریکس نیافتید. یادآوریای که هم با نام فیلم نسبت دارد و هم با روحیات و علاقهمندیهای سازندگان. این سکانس جدی شاید برای کسی که با نوع نگاه «کی» و «پیل» آشنا نیست، کمی بیمزه جلوه کند، اما یک دقیقه بعد وقتی دو کاراکتر آدمکش فیلم، «برادران دِرِسدِن» («اسموک» و «اویل») برای کشتن یک نفر، با یکدیگر بازی «سنگ، کاغذ، قیچی» انجام میدهند، احتمالا یک مخاطب ناآشنا با دنیای «کی» و «پیل» هم متوجه میشود که قرار است با چه فیلم عجیبی رو به رو شود.
سازندگان «کیانو» از همان سکانس آغازین سعی میکنند که به عناصر مختلف حاضر در فیلم معنا دهند تا در انتها، اثر به یک ساختار مناسب برسد و این باعث میشود که در فیلم یک فرم مناسب داشته باشیم. چیزی که این روزها در ژانر آشفتهی کمدی به شدت کمرنگ شده است. برای مثال اگر در یک سکانس «کِلرنس» به «رِل» میگوید: «تو رانندگی بلد نیستی»، این جمله بعدها در فیلم معنا پیدا میکند. اگر روی دیوار اتاق «رِل» یک پوستر از «شهر نیو جک» میبینیم، بعدها همین نام تبدیل به «اسم» گربه میشود. اگر «چِدر» حیوان خانگیاش مار است، حضورش بی معنی نیست. اگر در یک سکانس فیلم باران میآید، این باران برای دراماتیک کردن سکانس دزدیده شدن گربه (کیانو) است که در اوج جدیت، طنز هم مینماید. در کنار این معنابخشی به عناصر، تلفیق جالب طنز و درام را داریم که نتیجهاش یک طنز پوچگرایانه است که در تمام فیلم موج میزند.
«کی» و «پیل» کاملأ سیاهپوست نیستند، بلکه هر دو از پدری سیاهپوست و مادری سفیدپوست متولد شدهاند. دانستن این مسئله از آن نظر اهمیت دارد که هستهی فیلم را تشکیل میدهد. این دو نفر که رفتارشان در فیلم (و حتی در زندگی واقعی) همانند سفیدپوستان است، با ورود به منطقهی خلافکاران سیاهپوست، مجبور میشوند که همانند یک سیاهپوست رفتار کنند. اگر ببینیم که یک سفیدپوست مانند یک سیاهپوست جنوب آمریکا حرف میزند، کمی مضحک جلوه میکند، اما اگر ببینیم که یک سیاهپوست باشخصیت و تحت تاثیر جامعهی سفید، میخواهد مانند یک سیاهپوست اصیل حرف بزند، حتی روی کاغذ هم جالبتر به نظر میرسد، حال وقتی این طرح با لحن و زبان بدن «کی» و «پیل» تلفیق میشود، نتیجه، مجموعهای از سکانسهای طنز است که برای خنداندن، زور نمیزند.
کیفیت فنی فیلم خوب است اما در بخش موسیقی، سنگ تمام میگذارد. برخلاف اکثر فیلمهای کمدی، در بیشتر سکانسها از موسیقی فیلمهای درام استفاده شده (سازندگان در سریال «کی و پیل» مشابه این کار را انجام میدادند) و این موسیقیها بر روی یک فیلم کمدی، نتیجه مثبتی دادهاند. برای مثال به سکانس ملاقات «کلرنس» و «رل» با «چدر» توجه کنید که یک موسیقی دلهرهآور با تعلیق بالا روی آن استفاده شده و مخاطب در عین حال که میخندد، همزمان دچار استرس هم میشود. «کیانو» میتواند راجع به خیلی چیزها باشد، راجع به یک گربهی گنگستر، انتقام، پس گرفتن حق، تفاوت فرهنگی نژادها (رجوع شود به جورج مایکل) اما مهمتر از همه، راجع به کمدی است. فیلمی که هدفاش کمدی بودن است و میخواهد یک طنز خوب تحویل دهد و در نهایت این کار را به درستی انجام میدهد. فیلمی که در نیمه نخست، سعی میکند کمی واقعگرایانه باشد و در نیمه دوم با کنار گذاشتن منطق روایی، سعی میکند تبدیل به یک اثر کمیک شود اما هرگز فراموش نمیکند که هدفاش چیست: ایجاد کمدی، کمدی و کمدی. در این میان، چه کسی میتواند انکار کند که تماشای یک گربهی بامزه با صدای «کیانو ریوز» جذاب نیست؟
«کیانو» فیلم نوآورانهای نیست و در باب کلیشه هم کم نمیگذارد، اما از کلیشهها به درستی استفاده میکند و همین سبب میشود که تماشایش برای طرفداران ژانر کمدی خالی از لطف نباشد.