ایام به کام؛ نقد بازی مستقل We Happy Few
برخلاف جماعت گیمر که فصل تابستان برایشان خیلی سرد است، برای سازندگان مستقل، تابستان فصل بسیار داغی است. چرا که فرصت مناسبی برای انتشار بازیهایشان است. از آنجایی که سازندگان بزرگ مشغول ساخت عناوین خود هستند و توجه چندانی به بازار تابستان ندارند، از فرصت بدست آمده برای مطرح کردن خود استفاده میکنند. کمبود بازی از یک طرف و خودنمایی بازیهای مستقل از طرف دیگر، ما را بر آن داشت تا برای بررسی بازی این هفته به سراغ یک بازی مستقل برویم. We Happy Few که حاصل کار استدیوی نهچندان مطرح Compulsion Games است. نکته جالب توجه اینجا است که منابع مالی این بازی که دومین بازی ساخته شده به وسیله آنهاست، از طریق پروژه «کیک استارتر» تامین شده است.
We Happy Few از آن دسته از بازیهایی است که بر روی داستان تمرکز زیادی نشان داده است. داستان در دهه 60 میلادی و در شهری خیالی به نام Wellington که در انگلستان قرار دارد اتفاق میافتد. این شهر پر است از اتفاقات عجیب و غریب و البته خشن، و مردمانی دارد که بسیار عجیبتر از شهر هستند. ریشهی این گونه رفتارها در گذشته شهر نهفته است. گویا در جنگ جهانی دوم آلمان در حملهای انگلستان را تصرف کرده که مردم این شهر برای بیرون کردن آلمانها دست به انجام «یک کار خیلی بد» زدند که هیچ کدام حاضر نیستند آن را به زبان بیاورند. این شرمساری به حدی است که آنها برای فراموشیاش، به مصرف مواد مخدری به نام Joy رو آوردهاند. با اینحال آنها بسیار افسرده، ناامید و سرخوردهاند. و تنها راه فرار از این حالتها را مصرف Joy میدانند و صورتکهایی میزنند که در ظاهر اثری از غم و افسردگی بر چهرهشان نباشد.
شخصیت اصلی بازی که یکی از ساکنین ولینگتون است، «آرتور هیستینگ» نام دارد که کارمند یک دفتر روزنامه است. او بسیار عاقل است و این لذت و سرخوشی ظاهری را نمیخواهد. به همین خاطر از خوردن قرص امتناع میکند. این امتناع کردن تاوان سنگینی را برای او به همراه دارد و باعث میشود که به عنوان یک Downer تحت تعقیب قرار بگیرد. درباره Downerها این را بدانید به کسانی میگویند که از خوردن Joy امتناع کرده و از توهم دوری میکنند. مردم شهر به دلیل اینکه نمیخواهند کسی یادآور زندگی حقیقشان شود، آنها را دشمن اصلی خود میدانند.
ولینگتون جای بسیار خوبی برای زندگی است به شرطی که قرصت را بخوری و از Downerها دوری کنی. به همین دلیل آرتور نقشه گریز از شهر را میکشد و برای مخفی ماندن از دید دشمنان، از طریق شبکههای زیر زمینی کارها را سازماندهی میکند. هدف او پیدا کردن Downerهای دیگر و فرار کردن با آنهاست.
ولینگتون شهر بسیار زیبایی است که پر از ساختمانهای زیبا و رنگارنگ و سرسبزیهای بسیار است. ولی این فقط ظاهر کار است. پشت این همه زیبایی، زشتی است. ورای این نظم، به هم ریختگی و بینظمی نهفته است و در طول بازی این را به خوبی حس خواهید کرد. باید در شهر مانند دیگر مردم رفتار کنید. پرخاشگر و غیر عادی باشید تا متوجه Downer بودن شما نشوند. پس برای بقای خود تلاش کنید تا در فرصتی که برای فرار مهیا شد، از شهر بگریزید. همانند دیگر بازیها در سبک «بقا» (Survival) کوله پشتی یار همیشگی و رفیق شفیقتان است که وظیفه نگهداری تمامی آیتمهای مورد نیازتان بر عهدهی آن است. آیتمهای موجود دربازی به چند بخش از جمله لباسها، شفا دهندهها، ابزارها و اسلحهها تقسیم میشوند. برای درمان زخمها و بازیابی سلامتی میتوان از آب و الکل استفاده کرد، و از ترکیب آیتمهای مختلفی که در گوشه و کنار شهر پیدا میشود هم میتوان اسلحههای مختلفی ساخت. اسلحهها در بازی بسیار محدود هستند و اکثرا لوله فلزی یا چکش هستند. سلاحهای دور بُرد هم تنها به دو نوع دارت محدود میشوند. البته اگر زرنگ باشید از مبارزه و درگیری مستقیم با دشمنان دوری میکنید. در کل روند بازی به فرار کردن، جنگیدن و مخفی ماندن از دید دشمنان خلاصه میشود. اما با این حال داستان بازی این روند تکراری را به خوبی پوشش میدهد.
یکی دیگر از بخشهایی که باعث شد بازی مورد توجه قرار بگیرد، گرافیک آن بود. با اینکه بازی از لحاظ بصری بسیار چشم نواز است و در سطح قابل قبولی قرار دارد، به نظر میرسد که سازندگان برای طراحی We Happy Few به میزان زیادی از بازیهای پیشین الهام گرفتهاند. محیط بازی یادآور بازیهایی مانند «بی افتخار» و «بایوشاک: بیکران» است. سبک ساختمانها، نوع رنگ آمیزی و حتی طراحی محلهها و مناطق بسیار شبیه این دو بازی است.
We Happy Few یکی دیگر از بازیهای مستقل خوبی است که با داستان و محیط منحصر به فردش گیمر را جذب به خود میکند. اتمسفر سنگین، محیطی که تنهایی را مرتبا به شما یادآوری میکند. در کنار پیامهایی که غالبا این را به شما گوشزد میکنند که به ظاهر چیزها توجه نکن و مسلما پشت هر زیبایی زشتی است، این بازی را به یکی از پرمحتوا ترین بازیهای مستقل تبدیل کرده است.