شبکهی اچبیاو از سال 1997 با سریال فوقالعادهی Oz بهعنوان اولین سریال درام یکساعتهاش میزبان سریالهای متعدد و سطح بالایی بوده که توانستهاند توجه مخاطبین و منتقدین را به خود جلب کنند و مواردی مانند سریالهای سوپرانوز و یا بازی تاجوتخت توانستهاند پا را از این هم فراتر گذاشته و فنبیس بزرگ و قدرتمندی برای خود دستوپا کنند. جدیدترین سریال اچبیاو که توانسته به این دسته بپیوندد و رکوردهای این شبکه را جابهجا کند، Westworld نام دارد. خالقین این اثر جاناتان نولان و همسرش لیزا جوی هستند که به همراه جی جی آبرامز، تهیهکنندگی آن را نیز بر عهده دارند. این مجموعهی علمی تخیلی و درام وسترن الهام گرفته از فیلمی به همین نام و محصول سال 1973 به کارگردانی مایکل کریشتون است و موفق شده است تا رکورد بیشترین بیننده برای فصل اول یک سریال اچبیاویی را از آن خود کند.
سریال دربارهی یک پارک تفریحی پیشرفته است که ساکنین آن روباتهایی با ظاهر انسانی هستند که زندگیشان تعریف شده و برنامهریزی شدهاند تا به نوعی اسباببازی گرانقیمت و مدرن بازدیدکنندگان ثروتمند پارک باشند که عمدتاً برای رفع عقدههایی که به دلیل مجازات و عواقب در دنیای واقعی قادر به رفع آنها نیستند به وستورلد میآیند تا در مقابل روباتهایی که به نوعی هوشمند هستند و قادرند عواطف و احساسات انسانی و حتی درد و رنج فیزیکی را شبیهسازی کنند. با این شرایط شاید به ظاهر عمل اشتباهی در حق موجودی که حس دارد و درک میکند صورت نگرفته باشد، اما شباهت این روباتها به همنوعانمان خواهناخواه باعث میشود تا رفتار ناشایست بازدیدکنندهها در این پارک تفریحی مشمئزکننده و غیراخلاقی به نظر برسد. این تفاسیر مربوط به زمانی است که این روباتهای انساننما در همان حد باقی بمانند، اما زمانی که میزبانان دنیای وستورلد به دلیل مشکلاتی در بخش حافظهشان قادر میشوند تا اتفاقات گذشته را فراخوانی کنند و درنتیجه ذهنیت و درکی از دنیای پییرامون برای خود محیا کنند، معادلات به هم میریزند.
بیشک گفتههایی از این دسته که اگر قانون و مجازات قتل از میان برداشته شود، وضعیت جامعهی بشری اسفبار خواهد بود را شنیدهاید. وست ورلد میتواند به این گفتهها جنبهی بصری ببخشد و تجربهای از این شرایط برایتان محیا کند. این که تا به چه میزان میشود اعمال مهمانها در برابر میزبانان این پارک تفریحی را مصداق مناسبی برای میل درونی به عقدهگشایی و خشونت در صورت از بین رفتن محدودیتها دید مشخص نیست؛ اما بیشک حداقل بخشی از این حجم وحشتناک بیاخلاقی و افسارگسیختگی را میتوان به ذات انسانها مرتبط دانست. شخصیتهای وستورلد به طور کلی در دو دستهی انسانها و روباتها قرار میگیرند و نکتهی قابل توجه در این میان این است که انسانها گویی رفتهرفته از انسانیت فاصله میگیرند و در مقابل این روباتها هستند که به ویژگیهای انسانی دست پیدا میکنند.
ویلیام (با بازی جیمی سیمپسون) پیش از ورودش به پارک تفریحی، طی گفتگویی که با روبات انساننمای مسئول آمادهسازی مراجعین را دارد، دربارهی چگونگی کارکرد وستورلد سوال میکند که در جواب میشنود : «فهمیدن اینکه چه جوری کار میکنه خودش نیمی از جذابیت قضیهاس.». این مسئله هم در مورد بازدیدکنندهها و هم بینندگان سریال که برخورد اولشان با آن است صدق میکند. طی تماشای سریال در مراحل ابتدایی، شاید مرز بین میزبانها و مهمانها چندان واضح نباشد و این موضوع در واقع به ایجاد حس همذاتپنداری نسبت به میزبانها کمک میکند. این مرز به وسیلهی تکرار سناریوهای برنامهریزیشدهی آنها واضح میشود اما از جهتی نیز میتوان به این تکرار موقعیتهای مشابه خرده گرفت که باعث میشود سریال مقداری خستهکننده شود و فضا را برای پروراندن ایدهی فوقالعادهی آن اشغال کند. مطمئنا این امکان وجود داشت که از راه دیگری برای این منظور استفاده کرد، حتی اگر به قیمت ناواضح ماندن این مرز برای مدت بیشتری تمام میشد. مگر نه این که سردرآوردن از قضیه نیمی از جذابیت آن است؟
از مثبتترین نکاتی که میتوان به آن اشاره کرد این است که وستورلد به سرعت شما را مجذوب فضای تاریک و پر از خشونت خود میکند و این کشش تا پایان سریال اگر بیشتر نشود، کاهش نیز نمییابد. شاید این استمرار جذب بیننده ویژگی لازم همهی سریالهای خوب باشد، اما با در نظر گرفتن این که سرانجام کلی اتفاقات سریال با توجه به ماهیت موضوعیاش قابل حدس زدن است و این نحوهی روایت و جزئیات سریال است که بیننده را مجذوب نگه میدارد میتوان متوجه شد که وستورلد چقدر در این زمینه موفق ظاهر شده است. سریال دائما برای بیننده دغدغه میسازد و زمانی که کارش با یک ایده تمام میشود، ایدهی بعدی را از آستین بیرون میکشد و یا ایدهای را که به موازات قبلی پیش میبرده را برجسته میکند. دست کم در فصل اول سریال ایدهها در سطح خوب و یا لااقل قابل قبولی پرداخته شدهاند اما برای قضاوت کلی دربارهی عملکرد نولان و جوی زود است و باید دید که فصول بعدی سریال میتوانند با سطح انتظارات ایجاد شده از فصل اول برابری کنند یا اینکه پتانسیل فوقالعادهی سریال در حد همان پتانسیل باقی میماند.
موضوع سریال فراتر رفتن روباتها از محدودههایی است که توسط خالقانشان برایشان معین شده است و این که این اتفاق در چهارچوب ساخته شده توسط سریال به شکل قابل درکی صورت بگیرد اهمیت بسیار زیادی دارد؛ این که آغاز آن از کجا باشد و یا روند آن به چه سرعتی پیش برود که غیرمعقول نباشد. ایرادی بر مجموعه از این حیث وارد نیست و همواره شاهد درگیری روباتهایی که به سطحی از آگاهی میرسند با وضعیت جدید خود هستیم که مثالش را میتوان در تلاش (و در نهایت، موفقیت) دلورس در آسیب رساندن به یکی از مهمانها دید.
عملکرد بازیگران بسیار خوب است. از شخصیت کاریزماتیک قابلانتظار از آنتونی هاپکینز تا شخصیت دوستداشتنی و مظلوم اوان ریچل وود که از همان ابتدای معرفیاش میدرخشد. زمانی که دلورس (اوان ریچل وود) توسط برنارد در حال بررسی برای بروز مشکل است و از او خواسته میشود تا اطلاعات خود را به صورت عادی و بیحس اعلام کند و سپس مود دیگری فعال میشود و این بار با شبیهسازی عواطف و طرز صحبت انسانی به بازگویی خاطراتش میپردازد. در جایی دیگر که دلورس مجددا برای بازبینی فراخوانده میشود در حال زجر کشیدن است و با دستور برنارد ناگهان شبیهسازی احساساتش متوقف میشود و تمام ترس و رنج از چهرهاش محو میگردد. به چالش کشیدن این بخش از تواناییهای بازیگران که مشابه آن برای میو (با بازی تندی نیوتون) نیز اتفاق میافتد بسیار شایان توجه است.
وستورلد از آنچه که فکر میکنید، بسیار پیچیدهتر است. تایملاینهای مختلفی برای روایت داستان سریال به کار گرفته شدهاند که فاصلههای زمانی آنها به بیش از 30 سال نیز میرسند و با فلشبکهای بسیار زیاد شکل میگیرند. تشخیص این تایملاینها با توجه عمیق به جزئیات و سرنخها ممکن است که البته به دقت بالایی نیاز دارد و نشان از ظرافت و دقت به جزئیات در این سریال است. برای مثال فرد مرموزی که به عنوان مرد سیاهپوش با آن مواجه میشویم و بعدها متوجه میشویم که سهامدار اصلی پارک تفریحی وستورلد است در واقع همان ویلیامی است که 30 سال بیش به همراه برادرزنش برای تفریح به وستورلد میآیند و به همراه دلورس به ماجراجویی میپردازد و هماکنون برای کشف راز هزارتو بهعنوان مهمان وارد پارک شده است. توضیح دادن جزئیات این تایملاین به حدی مفصل است که نیازمند مطلبی مستقل خواهد بود و بهزودی مطلبی دراینباره از وبسایت گیمنیوز منتشر خواهد شد. به محض قرار گرفتن این مطلب، لینک آن در این صفحه اضافه میشود.